هدی هماوندی؛ یعقوب نوروزی؛ شاهد رشیدی
چکیده
هدف پژوهش حاضر باهدف تحلیل کیفی و کمی مطالعات مربوط به کاربرد هستیشناسیها در مدیریت دانش بهمنظور شناسایی این کاربردها و همچنین محورهای موضوعی عمده و ابعاد آنها انجام شده است. روش مطالعه پیشرو توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از روش مرور نظاممند پتیگرو و رابرت(2008) انجامشده و در آن برای تحلیل متون و مصورسازی یافتهها از ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر باهدف تحلیل کیفی و کمی مطالعات مربوط به کاربرد هستیشناسیها در مدیریت دانش بهمنظور شناسایی این کاربردها و همچنین محورهای موضوعی عمده و ابعاد آنها انجام شده است. روش مطالعه پیشرو توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از روش مرور نظاممند پتیگرو و رابرت(2008) انجامشده و در آن برای تحلیل متون و مصورسازی یافتهها از روش تحلیل محتوا با نرمافزار مکسکیودیای و دیتارپر استفاده شده است. یافتهها تحلیل مطالعات حوزه کاربرد هستیشناسیها در مدیریت دانش ضمن ارائه فراوانی موضوعات، وضعیت استنادی مطالعات و روند تغییر موضوعات در بازه زمانی بررسیشده نشان داد این پژوهشها شامل پنج محور موضوعی اصلی به این شرح هستند: ساخت و ایجاد هستیشناسی در حوزه مدیریت دانش، طراحی سیستمهای مدیریت دانش بر اساس هستیشناسی، استفاده از هستیشناسی در فرایند مدیریت دانش، نقش و همافزایی هستیشناسیها در مدیریت دانش و چالشها و رهنمودهای استفاده از هستیشناسی در مدیریت دانش. نتیجهگیری اگرچه پژوهشها به ابعاد مختلف کاربرد هستیشناسی در مدیریت دانش بهعنوان یک ابزار کمککننده برای تسهیل مراحل مختلف فرایندهای مدیریت دانش پرداختهاند، اما تمرکز اغلب مطالعات بر ابعاد نظری باعث فقدان پیوند و درک واقعی و عملی از استفاده از ظرفیتهای هستیشناسی در این حوزه شده است. اصالت اثر این مطالعه نخستین پژوهشی است که به تحلیل کیفی و کمی مطالعات حوزه کاربرد هستیشناسی در مدیریت دانش پرداخته است. نتایج آن میتواند بهمنظور توسعه هستیشناسی خاصِ این دامنه مورداستفاده قرار گیرد و با ارائه کاربردهای متصور برای هستیشناسی در دامنه مدیریت دانش، رهنمون محققان جهت استفاده از این پتاسیلها باشد.
احمدرضا احمدی میرقائد؛ مریم خدابین؛ میترا صمیعی
چکیده
هدف این پژوهش، کاربست هستیشناسیها در بازیابی اطلاعات مجموعههای دیجیتالی، با تأکید بر تصاویر بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش کتابخانهای و مرور نظاممند منابع با رویکرد تحلیلی انجام گرفته است. با استفاده از این روش، منابع حول محور پژوهش، جمعآوری و برای بررسی دقیقتر گزینش شده و در نهایت منابع بر اساس دستورالعمل ...
بیشتر
هدف این پژوهش، کاربست هستیشناسیها در بازیابی اطلاعات مجموعههای دیجیتالی، با تأکید بر تصاویر بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش کتابخانهای و مرور نظاممند منابع با رویکرد تحلیلی انجام گرفته است. با استفاده از این روش، منابع حول محور پژوهش، جمعآوری و برای بررسی دقیقتر گزینش شده و در نهایت منابع بر اساس دستورالعمل مشخص و نظاممندی، مرور شدند. در این روش، همه پژوهشهای انجام شده در حوزه هستی شناسی و تأثیر آن در بازیابی تصاویر بررسی شد. یافتههای پژوهش نشان داد که روشهای بازیابی تصویر، با عنایت به پیشینههای صورت گرفته شامل: بازیابی تصویر مبتنی بر متن، بازیابی تصویر مبتنی بر محتوا، بازیابی تصاویر مدل ترکیبی و بازیابی معنایی (مفهومی) تصاویر هستند که از طرحهای بازخورد مرتبط، برای بهبود عملکرد و همچنین دقت فرآیند بازیابی تصویر استفاده کردهاند. اکثر پژوهشهای بررسی شده بر ضرورت بکارگیری هستیشناسیها در مجموعههای دیجیتال، تأکید کرده بود. بنابراین، در شرایط کنونی که به سوی وب معنایی در حرکت هستیم، به منظور سازماندهی تصاویر دیجیتالی که خود با مشکلات گوناگون ساختاری و زبانی همچون چندمعناییها، رفع ابهامات، شبهات و استعارههای انسانی برای ماشین، بکارگیری هستیشناسیها جهت بهبود دسترسپذیری و دقت بازیابی، بسیار مؤثر است.
صنم ابراهیم زاده؛ ملوک السادات حسینی بهشتی
چکیده
هدف این مقاله بررسی ضرورت کارآمدی هستیشناسیها در برابر تغییرات در مفاهیم، در سازگاری با تغییرات مفاهیم دانش است. به طور کلی، هستی شناسیها نوعی از ابزارهای معنایی هستند که به دلیل کاستیهای اصطلاحنامهها در بازنمون دانش، قلمروهای موضوعی را از طریق نمایش مفهومها و رابطههای میان آنها به کار گرفتهاند. با توجه به تحولات ...
بیشتر
هدف این مقاله بررسی ضرورت کارآمدی هستیشناسیها در برابر تغییرات در مفاهیم، در سازگاری با تغییرات مفاهیم دانش است. به طور کلی، هستی شناسیها نوعی از ابزارهای معنایی هستند که به دلیل کاستیهای اصطلاحنامهها در بازنمون دانش، قلمروهای موضوعی را از طریق نمایش مفهومها و رابطههای میان آنها به کار گرفتهاند. با توجه به تحولات مفاهیم و معنا، ضروری است در ساختار هستیشناسیها بازنگری شود و تغییراتی برای سازماندهی و بازنمون دانش در هستیشناسیها تدوین و طراحی گردند. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانهای انجام شده است و اطلاعات آن از طریق مرور در کتابها ، مقالات مجلات علمی، مقالات همایشهای علمی، متون علمی نمایه شده در پایگاههای اطلاعات و اینترنت جمعآوری گردیده است. سپس، مفاهیم و اصول تغییر در هستیشناسیها مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است. این مقاله با روش کتابخانهای، نحوه بازنگری و سازگاری هستیشناسیها را با تغییرات مفاهیم و معناها مورد توجه قرار داده است. بر اساس یافتههای پژوهش، میتوان تغییرات در هستیشناسیها را با توجه به شش مرحله موجود در فرآیند تکامل هستیشناسیها ارائه داد.که عبارتند از: دریافت تغییرات، ارائه و بازنمون تغییرات، معناشناسی تغییرات،گسترش و اشاعه تغییرات، اجرای تغییرات و تغییر در ارزشها. همچنین، بر اساس یافتههای دیگر این پژوهش و در راستای یک معماری منطقی برای حمایت از تکامل هستیشناسیها میتوان تغییرات در هستی شناسیها به طور کارآمدتر اعمال کرد. همچنین هستیشناسی برای موثر بودن، نیاز به تغییرات، با سرعتی متناسب با تغییر در بخشهایی از جهان میباشند. بر اساس یافتههای پژوهش، ضروری است که در زمان تغییر یک هستی شناسی به: ایجاد سلسله مراتب مفاهیم وابسته؛ نیازهای کاربران؛ تعیین علایق کاربران؛ انتخاب مناسبترین ابزار ویرایشگر در زمان طراحی هستیشناسیها و تجزیه و تحلیل رفتار اطلاع یابی کاربران توجه شود. همچنین تلاش کاربران انسانی نظامهای اطلاعاتی مانند کتابخانههای دیجیتالی و پشتیبانی خودکار برای مدیریت تغییرات هستی شناسی بسیار مهم است. که باید در طراحی هستیشناسیها توسط متخصصان مورد توجه قرار بگیرند