محمود صفری
چکیده
فرهنگ تأکید علمی از جمله فرهنگ های حاکم بر مدرسه است که در آن معلمها روش های همکارانه را در دستور کار قرار دادهاند. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل توسعهدهنده فرهنگ تأکید علمی در مدارس شهر تهران در سال تحصیلی 1397-1398 بود. این مطالعه به روش کیفی انجام شد و از نوع مطالعه پدیدارشناختی بود. حجم نمونه را 24 نفر از صاحبنظران حوزه تعلیموتربیت ...
بیشتر
فرهنگ تأکید علمی از جمله فرهنگ های حاکم بر مدرسه است که در آن معلمها روش های همکارانه را در دستور کار قرار دادهاند. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل توسعهدهنده فرهنگ تأکید علمی در مدارس شهر تهران در سال تحصیلی 1397-1398 بود. این مطالعه به روش کیفی انجام شد و از نوع مطالعه پدیدارشناختی بود. حجم نمونه را 24 نفر از صاحبنظران حوزه تعلیموتربیت تشکیل داد که با آنها مصاحبه نیمهساختاریافته صورت گرفت، بطوری که دادههای لازم براساس اشباع نظری جمعآوری گردید. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادههای تحقیق از نرمافزار NVivo 10 استفاده شد. یافتههای این تحقیق حاکی از آن بود که چهار عامل بیشترین نقش را در رشد و توسعه فرهنگ تأکید علمی در مدارس ایفا مینمایند. این عوامل عبارتاند از: «کیفیت فعالیتهای آموزشی و پرورشی» دارای بیشترین امتیاز و در جایگاه اول، «بازخورد سازنده» در جایگاه دوم، «کیفیت محیط آموزشی» در جایگاه سوم، «امنیت روانی و شغلی» در جایگاه چهارم قرار گرفتند. بنابراین، برای این که فرهنگ تأکید علمی در مدارس رشد و توسعه پیدا کند، باید تمام عوامل مطرح شده، بطور هماهنگ در مدارس مورد توجه قرار گیرند؛ زیرا دستیابی به رشد و توسعه فرهنگ تأکید علمی مستلزم آن است که نظام آموزشوپرورش از برنامهریزی دقیق و متناسب با نیاز مدارس برخوردار باشد.
محمود صفری؛ محمدرضا پاشایی؛ گلناز بخشی
چکیده
هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در پیادهسازی و استقرار مدیریت دانش در سازمان آموزشوپرورش شهر تهران بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه جمعآوری اطلاعات کیفی و کمی (آمیخته) بود. جامعه آماری پژوهش در دو بخش شامل صاحبنظران حوزه آموزشوپرورش وکلیه معلمان شاغل در آموزشوپرورش شهر تهران در سالتحصیلی 1396-1397 به تعداد ...
بیشتر
هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در پیادهسازی و استقرار مدیریت دانش در سازمان آموزشوپرورش شهر تهران بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه جمعآوری اطلاعات کیفی و کمی (آمیخته) بود. جامعه آماری پژوهش در دو بخش شامل صاحبنظران حوزه آموزشوپرورش وکلیه معلمان شاغل در آموزشوپرورش شهر تهران در سالتحصیلی 1396-1397 به تعداد 45525 نفر بود. نمونه آماری پژوهش در بخش کیفی 25 نفر بودند که بطور هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمی براساس فرمول کوکران 380 نفر (134 زن و 246 مرد) بودند که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور گردآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محققساخته بر مبنای طیف لیکرت پنج گزینهای استفاده گردید. علاوه بر اینکه روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط ده نفر از متخصصان تأیید شد؛ با استفاده از تحلیل عاملی گویه نیز محاسبه گردید که تمامی مؤلفهها در بازه 69/0 تا 78/0 قرار دارند که نشان از روایی بالای ابزار داشت. همچنین ضریب پایایی این پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ 89/0 محاسبه گردید. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار NVivo برای کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) و از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی با بهرهگیری از نرم افزارهای SPSS، Lisrel و Smart-PLS استفاده شد. عمدهترین نتایج پژوهش نشان داد که وضعیت مدیریت دانش در آموزشوپرورش شهر تهران پایینتر از حد متوسط است. همچنین عوامل مؤثر در پیادهسازی و استقرار مدیریت دانش در آموزشوپرورش شهر تهران به ترتیب عبارتاند از: عوامل «فرهنگی»، «سازمانی»، «انسانی»، «اقتصادی»، «سیاسی» و «فناوری». بنابراین، زمانی مدیریت دانش در آموزشوپرورش استقرار مییابد که عوامل مذکور بطور همزمان مورد توجه قرار گیرند.