جمیله ناطقی فر؛ ثریا ضیایی؛ عصمت مومنی؛ فائزه دلقندی
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین چالشهای نظامهای اطلاعاتی مبتنی بر بافت با تأکید بر ساختارهای شناختی، فرموله کردن دریافت و نمایش دانش بازیگران شناختی بهطور تجربی در فرایند تعامل بازیابی اطلاعات است. پژوهش حاضر باهدف شناسایی متغیرهای ابعاد بافت بازیابی اطلاعات در فرایند تعامل با استفاده از چهارچوب نظام اطلاعات و بازیابی اینگورسن ...
بیشتر
زمینه و هدف: یکی از مهمترین چالشهای نظامهای اطلاعاتی مبتنی بر بافت با تأکید بر ساختارهای شناختی، فرموله کردن دریافت و نمایش دانش بازیگران شناختی بهطور تجربی در فرایند تعامل بازیابی اطلاعات است. پژوهش حاضر باهدف شناسایی متغیرهای ابعاد بافت بازیابی اطلاعات در فرایند تعامل با استفاده از چهارچوب نظام اطلاعات و بازیابی اینگورسن و یارولین است. روش: پژوهش حاضر، از نوع بنیادی و توسعهای و به روش پدیدارشناسی کلایزی (1978) در 7 مرحله انجام شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق با 7 نفر از متخصصین حوزه بازیابی اطلاعات و دانش برای شناسایی متغیرها در فرایند تعامل بافت بازیابی اطلاعات بوده است. روایی ابزار گردآوری اطلاعات روایی محتوایی با استفاده از تجربه متخصصان بوده و پایایی بر اساس معیارهای لینکلن و گوبا (1988) بر مبنای قابلیت اعتبار، قابلیت اعتماد، تأیید پذیری است. توصیف و تحلیل اطلاعات با بهرهگیری از نتایج مرور سیستماتیک و تجارب متخصصان در حوزه بازیابی اطلاعات، مقایسه شده است. یافتهها: تعداد 12 متغیر در بعد جامعیت؛ 4 متغیر در بعد مانعیت؛ 7 متغیر در بعد اثربخشی؛ 12 متغیر در بعد کیفیت اطلاعات/ فرایند بهمنظور تثبیت فرایند عبارت جستجو، بازیابی و دسترسی اطلاعات شناسایی شد که بازیگران شناختی بهعنوان طراحان نظام بازیابی اطلاعات میتوانند در نظر بگیرند. نتیجهگیری: درنتیجه با جستجوی معانی و جوهرههای کنشگران شناختی در طول زمان برحسب تجربه، برای رسیدن به فهم مشترک در شناسایی، کشف و ایجاد درک عمیقتر منجر به توصیف و تحلیل ساختارهای شناختی چهارچوب نظام اطلاعات و بازیابی اینگورسن و یارولین شده و درنهایت طراحی و دسترسی اطلاعات بهصورت شبکهای و نظاممند را فراهم میکند.
محمود صفری
چکیده
فرهنگ تأکید علمی از جمله فرهنگ های حاکم بر مدرسه است که در آن معلمها روش های همکارانه را در دستور کار قرار دادهاند. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل توسعهدهنده فرهنگ تأکید علمی در مدارس شهر تهران در سال تحصیلی 1397-1398 بود. این مطالعه به روش کیفی انجام شد و از نوع مطالعه پدیدارشناختی بود. حجم نمونه را 24 نفر از صاحبنظران حوزه تعلیموتربیت ...
بیشتر
فرهنگ تأکید علمی از جمله فرهنگ های حاکم بر مدرسه است که در آن معلمها روش های همکارانه را در دستور کار قرار دادهاند. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل توسعهدهنده فرهنگ تأکید علمی در مدارس شهر تهران در سال تحصیلی 1397-1398 بود. این مطالعه به روش کیفی انجام شد و از نوع مطالعه پدیدارشناختی بود. حجم نمونه را 24 نفر از صاحبنظران حوزه تعلیموتربیت تشکیل داد که با آنها مصاحبه نیمهساختاریافته صورت گرفت، بطوری که دادههای لازم براساس اشباع نظری جمعآوری گردید. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادههای تحقیق از نرمافزار NVivo 10 استفاده شد. یافتههای این تحقیق حاکی از آن بود که چهار عامل بیشترین نقش را در رشد و توسعه فرهنگ تأکید علمی در مدارس ایفا مینمایند. این عوامل عبارتاند از: «کیفیت فعالیتهای آموزشی و پرورشی» دارای بیشترین امتیاز و در جایگاه اول، «بازخورد سازنده» در جایگاه دوم، «کیفیت محیط آموزشی» در جایگاه سوم، «امنیت روانی و شغلی» در جایگاه چهارم قرار گرفتند. بنابراین، برای این که فرهنگ تأکید علمی در مدارس رشد و توسعه پیدا کند، باید تمام عوامل مطرح شده، بطور هماهنگ در مدارس مورد توجه قرار گیرند؛ زیرا دستیابی به رشد و توسعه فرهنگ تأکید علمی مستلزم آن است که نظام آموزشوپرورش از برنامهریزی دقیق و متناسب با نیاز مدارس برخوردار باشد.