دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه بازیابی دانش و نظامهای معنایی2980-824341020170421Examine the Mediating Role of Accountability in the Relationship between Knowledge Management and Employees Communication Skills (Case Study: Department of Education Fars Province)بررسی نقش واسطهای مسئولیت پذیری در رابطه بین مدیریت دانش و مهارتهای ارتباطی کارکنان (مورد مطالعه: اداره کل آموزش و پرورش استان فارس)120801610.22054/jks.2017.21829.1133FAسمیهزارعدانشجوی دکتری مطالعات برنامه درسی، دانشگاه هرمزگان، هرمزگان، ایرانرضاناصری جهرمیدکتری مطالعات برنامه درسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانحسینزینلی پوراستادیار، گروه مدیریت آموزشی، دانشگاه هرمزگان، هرمزگان، ایرانمهدیمحمدیدانشیار، گروه مطالعات برنامه درسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانJournal Article20160525The purpose of this study was Examine the mediating role of accountability in the relationship between knowledge management and communication skills Employees (Case Study: Department of Education Fars Province); The research method was descriptive- correlational and purposes was applied; The study Society included all employees of the education department of the province in the academic in year 2017-2016 (3800 Employees); samples (420)were selected randomly with Use of Multistage cluster sampling; To check variables, be used of three questionnaires: accountability,knowledge management and communication skills; Data analysis using Pearson correlation and multivariate regression analysis and Model Fitness showed that: knowledge management is predictor of positive and significant of accountability and communication skills; accountability is predictor of positive and significant of communication skills; accountability have a the mediating role in The relationship between knowledge management and communication skills.<br />Conclusion: Based on the results of research that responsibility in the relationship between knowledge management and communication skills of employees has a mediator role, it is recommended that managers and practitioners of the education organization adopt appropriate methods and provide the necessary facilities, efforts Improve employees' abilities in this regardهدف از انجام این پژوهش، تعیین بررسی نقش واسطه ای مسئولیت پذیری در رابطه بین مدیریت دانش و مهارتهای ارتباطی کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان فارس بود. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی و از نظر اهداف، کاربردی بود. جامعه آماری مورد پژوهش، شامل تمامی کارکنان اداره آموزش و پرورش استان فارس در سال تحصیلی 96-1395 بود (3800 نفر). با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای، 420 نفر به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل سه پرسشنامه مدیریت دانش، پرسشنامه مهارتهای ارتباطی، پرسشنامه مسئولیت پذیری بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، بین افراد نمونه توزیع گردید. در نهایت، به منظور بررسی و مقایسه توصیفی و استنباطی داده ها، از شاخص های توصیفی و و ازمونهای استنباطی ماتریس همبستگی، رگرسیون چند متغیره و برازش مدل استفاده شد. نتایج نشان داد کهمدیریت دانش پیش بینی کننده مثبت و معنادار مهارتهای ارتباطی(43/0= β، 05/0>p) و مسئولیت پذیری کارکنان(41/0= β، 05/0>p) می باشد؛ مسئولیت پذیری پیش بینی کننده مثبت و معنادار مهارتهای ارتباطی(30/0= β، 05/0>p) می باشد؛ و در نهایت، مسئولیت پذیری در رابطه بین مدیریت دانش و مهارتهای ارتباطی کارکنان نقش واسطه ای دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش مبتنی بر اینکه مسئولیت پذیری در رابطه بین مدیریت دانش و مهارتهای ارتباطی کارکنان ، نقش واسطهای دارد؛ به مدیران و دست اندرکاران سازمان آموزش و پرورش توصیه می گردد با اتخاذ روشهای مناسب و فراهم کردن امکانات لازم، تلاش نمایند توانایی های کارکنان را در این زمینه بهبود بخشند؛ همچنین، کارکنان نیز در تقویت مهارتهای ارتباطی، مسئولیت پذیری و مدیریت دانش خود تلاش کنند.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه بازیابی دانش و نظامهای معنایی2980-824341020170421Scientific Outputs of Faculty Members of Sari University in Agricultural Sciences and Natural Resources, Based on Hirsh Index up to 2016برونداد علمی اعضای هیئتعلمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری بر پایه شاخص هرش از ابتدا تا سال 20162140805510.22054/jks.2017.21297.1130FAصغریدرزی خلردیدانشجوی دکتری علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بابل، بابل، ایران0000-0002-6066-3565سید علی اصغررضویاستادیار، گروه علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بابل، بابل، ایران0000-0002-9386-1429Journal Article20160801The aim of this study is to investigate the scientific output of faculty members of Sari University in Agricultural Sciences and Natural Resources based on h index in Scopus citation. The study is a descriptive survey and method was citation analysis. The research population included all faculty members of Sari University in Agricultural Sciences and Natural Resources (N=126) and scientific productions indexed in the Scopus database, that has been analyzed by using SPSS software (version 21). Among faculty members with a professorship rating of 55.6%, 41.7% with a rank of associate professors, 44.4% had an associate professor with an H index. The highest amount of scientific production was in 2007; also, highest research age of faculty members was 16 years old. The faculty of crop sciences with 19 has the most faculty members indexed in Scopus database. Faculty of animal science and fisheries has 18, faculty of natural science has 17, faculty of agricultural engineering has 12, and faculty of basic science with 4 members in Scopus database has the fewest members. In conclusion, to raise the h index, faculty members must be encouraged and supported to present articles in credible citation databases, research budgets must be increased, training courses must be conducted for writing ISI articles, validated databases and scientific journals, and high impact coefficients for improving science production must be introduced.هدف پژوهش حاضر مطالعه برونداد اعضای هیئتعلمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری بر اساس شاخص اچ در پایگاه استنادی اسکوپوس است. مطالعه حاضر از نوع علمسنجی و روش تحلیل استنادی است. جامعه موردمطالعه کلیه اعضای هیئتعلمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری (126 نفر) و تولیدات علمی نمایه شده در پایگاه اسکوپوس است که با استفاده از نرمافزار spss (نسخه 21) مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. بر اساس یافتهها تعداد 70 نفر از اعضای هیئتعلمی دارای شاخص اچ هستند. از میان اعضای هیئتعلمی با رتبه استاد 6/55 درصد، 7/41 درصد با رتبه دانشیار 4/75 درصد با رتبه استادیار دارای شاخص اچ هستند. بیشترین تولیدات علمی مربوط به سال 2007 بوده است. همچنین بیشترین سن پژوهشی اعضای هیئتعلمی 16 سال است. دانشکده «علوم زراعی» با فراوانی 19 نفر دارای بیشترین اعضای هیئتعلمی در پایگاه اسکوپوس است. بهمنظور بالا بردن شاخص اچ اعضای هیئتعلمی دانشگاه تشویق و حمایت اعضای هیئتعلمی جهت ارائه مقاله در پایگاههای استنادی معتبر، افزایش بودجه پژوهشی، برگزاری دورههای آموزشی جهت نگارش مقالات ISI و معرفی پایگاههای استنادی معتبر و مجلات دارای رتبه علمی و ضریب تأثیر بالا جهت بهبود تولید علم ضروری است.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه بازیابی دانش و نظامهای معنایی2980-824341020170421The Role of Nature and Architecture in Satisfaction of Student Users of Tabriz Central Libraryارزیابی تأثیر طبیعت و معماری در رضایتمندی دانشجویان عضو کتابخانه مرکزی تبریز4160777310.22054/jks.2017.20957.1129FAلیلابنی فاطمهدانشجوی کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشگاه پیام نور، قم، ایران0000-0002-1628-9676سعیدغفاریاستادیار، گروه علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشگاه پیام نور، قم، ایران0000000000000000Journal Article20160421The aim of this study is to evaluate the satisfaction of users of the Tabriz Central Library of the nature and architecture of the library and discover the strengths and weaknesses of the library's architecture. Method of this research was descriptive and survey type and the tool for collecting data was a questionnaire made by the researcher. The statistical population of this research was 100 student users from Tabriz central library who were sampled randomly. Validity of the questionnaire was discussed and approved with 10 experts based on index CVR and CVI. The reliability of the questionnaire was calculated by the Cronbach's alpha coefficient by means of a هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان رضایتمندی استفادهکنندگان کتابخانه مرکزی تبریز از طبیعت و معماری کتابخانه و نقاط قوت و ضعف معماری این کتابخانهها است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته بود. جامعه آماری پژوهش 100 نفر از دانشجویان مراجعهکننده به کتابخانه مرکزی تبریز بودند که به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. روایی پرسشنامه بر اساس شاخصهای CVR و CVI با 10 نفر از متخصصان مطرح و تأیید شد. پایایی پرسشنامه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ از طریق باز آزمایی و ضریب همبستگی بالاتر از 75/0 محاسبه و تأیید شد. دادههای بهدستآمده با استفاده از روشهای آماری توصیفی (میانگین ± انحراف معیار و فراوانی – درصد) و آزمون ضرایب همبستگی پیرسون و با استفاده از نرمافزار آماری SPSS.20، موردبررسی و تجزیهوتحلیل آماری قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد، که میزان رضایت پاسخگویان از معماری داخلی کتابخانه در سطح خوب (47 درصد)، از معماری و نمای بیرونی کتابخانه در سطح بسیار خوب (43 درصد)، از طراحی محوطه کتابخانه در سطح بسیار خوب (33 درصد)، میزان رضایت از طراحی فضاهای سبز و چشماندازهای محیط کتابخانه در سطح خوب (42 درصد)، از جذابیت نمای بیرونی ساختمان کتابخانه در سطح خوبی (36 درصد)، قرا داشت. همچنین میزان از راحت، دلپذیر و جذاب بودن مکان کتابخانه در سطح خوب (39 درصد)، از ساختمان و تجهیزات کتابخانه در سطح خوب (35 درصد) و از موقعیت مکانی کتابخانه نیز در سطح بسیار خوب (38 درصد)، از فضای مناسب جهت ترغیب به مطالعه و یادگیری در سطح خوب (38 درصد) و از کافی بودن مساحت فیزیکی فضاهای کتابخانه نیز در سطح خوبی (29 درصد)، قرار داشت.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه بازیابی دانش و نظامهای معنایی2980-824341020170421Evaluation of Usability of Digital Libraries in Governmental Universities of Tehranارزیابی کاربردپذیری کتابخانه های دیجیتالی در دانشگاه های دولتی شهر تهران6180741610.22054/jks.2017.5078.1038FAعلیجلالی دیزجیاستادیار، گروه علم اطلاعات و دانششناسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانمهدیعلیپور حافظیاستادیار، گروه علم اطلاعات و دانششناسی،
پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، تهران، ایرانحسینادبی فیروزجاهکارشناس ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی، کتابخانه مرکزی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایرانJournal Article20150901Purpose: The aim of this studies evaluating the usability of digital libraries in governmental universities at Tehran.<br />Methodology: Evaluative Survey methodology was used for the survey applying measures of search, navigation, forms layout, contrast and scan ability, optimization (size & print), help, usage of windows and speed and errors through a questionnaire containing 36 questions. The research population included 124,800 undergraduate, Master and PhD students, from three governmental universities of Tehran, Sanati Sharif and Sanati Amirkabir. Stratified random sampling method was applied to select 378 students as a sample. For data analysis, SPSS software was used along with descriptive techniques as well as independent test and ANOVA where needed. <br />Findings: The findings indicated that the criteria relating to the usability of digital libraries in the three Tehran universities evaluated to be in relatively good condition and there is no significant difference between the digital libraries for the usability criteria. <br />Conclution: Survey results show that these libraries should be improved by managers, librarians, and experts for a user-friendly system, thereby improving the quality of related universities digital libraries.پژوهش حاضر با هدف کاربردپذیری کتابخانه های دیجیتالی دانشگاههای دولتی شهر تهران، دانشگاههای شریف، امیرکبیر و تهران،انجام شد. این پژوهش، پیمایشی از نوع ارزیابی بود و برای بررسی وضعیت معیارهای کاربردپذیری کتابخانه های دیجیتالی دانشگاه های دولتی شهر تهران شامل معیارهای کاوش، راهبری، چارچوب فرمها، وضوح و قابلیت مرور، بهینه سازی، راهنما، کاربرد پنجره ها و سرعت و خطا در جامعه مورد پژوهش از یک پرسشنامه شامل 36 سوال استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل 124800 نفر از دانشجویان مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری سه دانشگاه دولتی شهر تهران به ترتیب تهران، صنعتی امیرکبیر و صنعتی شریف بود که از بین آنها 387 نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای به عنوان نمونه انتخاب شدهاند. برای تجزیه و تحلیل یافتهها از نرم افزار SPSS و آزمون های t مستقل و ANOVA استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد که از نظر معیارهای کاربردپذیری، کتابخانههای دیجیتالی مربوط به این سه دانشگاه در وضعیت نسبتا مطلوبی قرار دارند و به طور کلی بین وضعیت کتابخانههای دیجیتالی در معیارهای کاربردپذیری تفاوت معنیداری وجود ندارد. نتیجه حاصل از بررسی نشان میدهد که توجه به کاربردپذیری در طراحی کتابخانه دیجیتالی باعث ایجاد میل و رغبت بیشتر در کاربر برای مراجعه مکرر به این نوع کتابخانه میشود و موجبات تحقق اهداف سازمان مادر را فراهم میآورد.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه بازیابی دانش و نظامهای معنایی2980-824341020170421Information Management System in the Library and Museum Based on Guilford’s Conceptual Model of Intelligenceنظام اطلاعات مدیریت در کتابخانه و موزه بر اساس مدل مفهومی هوش گیلفورد81100837110.22054/jks.2018.31034.1166FAعصمتمومنیاستادیار، گروه علم اطلاعات و دانششناسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران0000-0001-7423-5214محمدرضائیدانشجوی دکتری روان شناسی تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایرانJournal Article20160606The study’s purpose is to explain Guilford’s intelligence model as a management information system processor with library and museum’s entities in the content, processing operations, and products levels. The research method is exploratory and content analysis. The findings show that in the content level, auditory is equivalent with audio content objects, visual is equivalent with visual content objects, semantic meaning is equivalent with the specialized knowledge’s audio and visual content objects, symbol is equivalent with ISSN and ISBN, and Fankha identifiers, behavioral is equivalent with responses based on the knowledge of users. At the level of processing operations, recognition is equivalent with the process of recognizing content objects, memory is equivalent with the process of storage and retrieval, divergent thinking is equivalent with the process of creating value added information and knowledge, intellectualism is equivalent with the process of categorizing objective and subjective information, explicit and implicit knowledge’s content objects, evaluation is equivalent with the process of evaluating performance. At the level of the product, the unit is equivalent with the elements of content objects, the relationship between the units is equivalent to the relation of the elements of content objects, the class of the group is equivalent to the classification of content objects, the system of identification of structural relationships is equivalent to creating the semantic content of content objects, the transformation of the processing is equivalent to extraction, discovery, and argumentation of available data, the application derived from the use of content is equivalent with databases, expert systems, and mapping of knowledge. As a result, the information management system for library and museum performance entities is possible based on the structure of Gilford’s conceptual framework of intelligenceهدف پژوهش، تبیین مدل هوش گیلفورد به عنوان پردازشگر نظام اطلاعات مدیریت با موجودیت ها ی کتابخانه و موزه، در سطح محتوا، عملیات پردازش و فرآورده است. روش پژوهش، از نوع اکتشافی و تحلیل محتوا است. یافته ها نشان می دهد، در سطح محتوا، شنیداری با اشیای محتوایی صوتی، دیداری با اشیای محتوایی تصویری، معنایی با دانش تخصصی اشیای محتوایی صوتی و تصویری ، نمادی با شناسه ISSN و ISBN و فنخا، رفتاری با پاسخ کاربران براساس دانش معادل است. در سطح عملیات پردازش، شناخت با فرایند شناخت اشیای محتوایی، حافظه با فرایند ذخیره سازی و بازیابی، تفکر واگرا با فرایند ایجاد ارزش افزوده اطلاعات و دانش، تفکرهمگرا با فرایند دسته بندی اطلاعات عینی و ذهنی و دانش صریح و ضمنی اشیای محتوایی، ارزشیابی با فرایند ارزیابی عملکرد معادل است. درسطح فرآورده، واحد با عناصر اشیای محتوایی، ارتباط واحدها با رابطه عناصر اشیای محتوایی، طبقه یک گروه با طبقه بندی اشیای محتوایی، نظام شناسایی ارتباطات ساختاری با ایجاد نظام معنایی اشیای محتوایی، تحول حاصل از فراوری با استخراج، کشف، و استدلال از داده های موجود، کاربرد حاصل از کاربست محتوا با پایگاه های اطلاعاتی، سیستم های خبره، و نگاشت دانش معادل است. در نتیجه، نظام اطلاعات مدیریت موجودیت های عملکرد کتابخانه و موزه بر اساس ساختار مدل مفهومی هوش گیلفورد امکان پذیر است.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه بازیابی دانش و نظامهای معنایی2980-824341020170421Forecast of Organizational Entrepreneurship Based on Distributed Leadership Components (Case Study: Employees of Iran Defense Industries Organization in 1395)پیش بینی کارآفرینی سازمانی بر اساس مؤلفههای رهبری توزیع شده (مطالعه موردی: کارکنان سازمان صنایع دفاع ایران در سال 1395)101120805610.22054/jks.2017.24067.1143FAابراهیمآریانی قیزقاپاندانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایرانعادلزاهدبابلاندانشیار، گروه علوم تربیتی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایرانعلیخالق خواهاستادیار، گروه علوم تربیتی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایرانJournal Article20160604This study aimed to forecast of organizational entrepreneurship based on distributed leadership components was performed. Methodology of this research was descriptive – correlational research. The population of research was the employees of defense industry in 2016 year, the approximate volume of 600 persons constituted. Simple random sampling was used in this study. Number of samples based on Kregci-Morgan table, 234 person were selected. For Data collected questionnaire of Distributed Leadership Inquiry (DLI) (with reliability α=0/96) in seven Subscale organizational culture, participatory decision making, professional development, assignment, lookout and goals, confidence, all around advocation, leadership behavior’s and questionnaire of Organizational Entrepreneurship (with reliability α=0/88) was used. For data analyzing used Spss.v.22 and regression testing. Results showed that components of distributed leadership provided a significant explaining R2=56 percent of variance organizational entrepreneurship (p<0/01, F(4, 225) =63/96, R=0/75) and Quality of participatory decision making (β= 0/251), confidence (β= 0/242), organizational culture (β= 0/226) and components of assignment, lookout and goals (β= 0/132) quota is significant and quota of other components isn’t significant. Therefore, it is imperative that attempts to induce and develop entrepreneurial abilities of employees through appropriate leadership styles as a serious priority should be placed on the agenda of policymakers and planners and top executives of organizations.پژوهش حاضر به منظور پیش بینی کارآفرینی سازمانی بر اساس مؤلفههای رهبری توزیع شده انجام گرفت. روش پژوهش از نوع توصیفی _ همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کارکنان مشغول به خدمت صنایع دفاع در سال 1395 با حجم 600 نفر تشکیل میداد. روش نمونهگیری از نوع تصادفی ساده بود. حجم نمونه با توجّه به مدل کرجسی _ مورگان، 234 نفر در نظر گرفته شد. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامهی رهبری توزیعشده (DLI) (با پایایی 96/0 = α) در قالب هفت مؤلفهی فرهنگ سازمانی، تصمیم گیری مشارکتی، توسعه حرفهای، ماموریت، چشم انداز و اهداف، اعتماد، حمایت همه جانبه، رفتارهای رهبری و پرسشنامهی کارآفرینی سازمانی (DERDC) (با پایایی 88/0 = α) استفاده شد. دادههای جمعآوری شده با نرم افزار spss.v.<sub>22</sub> و روش رگرسیون تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد مؤلفههای رهبری توزیع شده به گونه معنیداری توان تبیین 56/0=R<sup>2</sup>درصد مؤلفه کارآفرینی سازمانی را دارا هستند (75/0= R، 96/63= <sub>(225، 4)</sub>F و 01/0 > P) و سهم تصمیم گیری مشارکتی (251/0 = )، اعتماد (242/0 = )، فرهنگ سازمانی (226/0 = ) و مؤلفه مأموریت، چشم انداز و اهداف (132/0= ) در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار است و سهم بقیه مؤلفههای ارائه شده معنیدار نیست. بنابراین ضروریست تلاش در جهت القا و توسعه توانمندیهای کارآفرینی کارکنان از طریق سبکهای رهبری مناسب بهعنوان یک الویت جدی در دستور کار سیاستگذاران و برنامهریزان و مدیران عالی سازمانها قرار گیرد.