نظامهای هوشمند بازیابی
فرشاد پرهامنیا؛ مجید فرهیان
چکیده
مقدمه: تفکر تأملی بر رفتار اطلاع یابی دانشجویان موثر می باشد. این پژوهش با هدف پیشبینی رفتار اطلاعیابی بر اساس تفکر تأملی دانشجویان حوزه علوم پزشکی در درس زبان انگلیسی تخصصی بود. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 377 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی و دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد ...
بیشتر
مقدمه: تفکر تأملی بر رفتار اطلاع یابی دانشجویان موثر می باشد. این پژوهش با هدف پیشبینی رفتار اطلاعیابی بر اساس تفکر تأملی دانشجویان حوزه علوم پزشکی در درس زبان انگلیسی تخصصی بود. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 377 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی و دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه بودند. جهت گردآوری دادهها از دو پرسشنامه شامل تفکر تأملی و پرسشنامه محققساخته رفتار اطلاعیابی استفاده شد. مقدار پایایی پرسشنامه تفکر تأملی برابر 864/0 و پایایی پرسشنامه رفتار اطلاعیابی 623/0 بود. تحلیل دادهها با استفاده آزمون نشانه و رگرسیون چندگانه به کمک نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که میانگین کلی تفکر تأملی و رفتار اطلاعیابی پایینتری از میانگین نظری (3) بود. این وضعیت حاکی از آن داشت که دانشجویان در وضعیت نامناسبی از تفکر تأملی و رفتار اطلاعیابی قرار داشتند. نتایج رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیشبین تفکر تأملی توانستند واریانس رفتار اطلاعیابی را به صورت معناداری تبیین کنند. نتیجهگیری: توجه به سطوح عالی تفکر در دانشجویان از اهمیت زیادی برخوردار است. این اهمیت در درس زبان تخصصی با توجه به ضرورت فراگیری زبانهای خارجی دو چندان خواهد بود. از طرف، رفتار اطلاعیابی در درس زبان تخصصی در صورتی سودبخش خواهد بود که از تفکر تأملی بهره گیرد. با این رویکرد، ضروری به نظر میرسد که برنامهریزان درسی و آموزشی به ارتقاء تفکر نقادانه و نقش آن در رفتار اطلاعیابی دانشجویان در درس زبان تخصصی توجه ویژهای داشته باشند.
مدیریت دانش
مجید فرهیان؛ فرشاد پرهامنیا
چکیده
هدف از این پژوهش تأثیر اشتراکدانش بر فراشناخت اساتید آموزش زبان انگلیسی با میانجیگری خلاقیت در دوران کووید-19 بود. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای هیأت علمی آموزش زبان انگلیسی میباشد که در دانشگاههای دولتی و غیردولتی کشور مشغول به تدریس بودند. از مجموع 450 پرسشنامه ارسالی به ایمیل ...
بیشتر
هدف از این پژوهش تأثیر اشتراکدانش بر فراشناخت اساتید آموزش زبان انگلیسی با میانجیگری خلاقیت در دوران کووید-19 بود. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای هیأت علمی آموزش زبان انگلیسی میباشد که در دانشگاههای دولتی و غیردولتی کشور مشغول به تدریس بودند. از مجموع 450 پرسشنامه ارسالی به ایمیل اساتید تعداد 300 نسخه از آنها عودت داده شد که از این تعداد 288 پرسشنامه بدون نقص انتخاب گردید. بنابراین حجم نمونه ای برابر با 288 نفر با توجه به شیوه نمونهگیری در دسترس در نظر گرفته شد. گردآوری دادهها با استفاده از سه پرسشنامه اشتراک دانش، پرسشنامه خلاقیت و پرسشنامه فراشناخت صورت گرفت. نتایج آزمون کرونباخ نشان داد پرسشنامه اشتراک دانش (793/0)، پرسشنامه خلاقیت (921/0)، و پرسشنامه فراشناخت (752/0) بدست آمد که نشان دهنده مطلوبیت آنان بود. جهت تحلیل دادهها از آمار توضیفی، رگرسیون چندگانه و با استقاده از تحلیل مسیر با کمک نرم افزار SPSS نسخه 23 و Amos نسخه 21 استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد متغیر مشارکت در نوشتن، ارتباطات سازمانی، روابط شخصی و فعالیت گروهی توانستند تغییرات مربوط به خلاقیت را تبیین کنند. در بین این متغیرها فقط مشارکت در نوشتن توانست تغییرات مربوط به فراشناخت را تبیین کنند. همچنین متغیر خلاقیت توانست تغییرات مربوط به فراشناخت را تبیین کند. نتایج کلی حاکی از آن داشت که اساتیدی که دارای تفکر اشتراک دانش هستند دارای خلاقیت بیشتری در امر تدریس خواهند بود و این خلاقیت آنها میتواند به رشد فراشناخت کمک کند.
فرشاد پرهامنیا
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر رابطه عوامل شناختی با خلاقیت انتخاب موضوع پژوهشی با میانجیگری شدت و کیفیت اشتراک دانش در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش حاضر کاربردی از نوع پیمایشی- تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تقریباً 9000 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاههای بزرگ شهر کرمانشاه شامل دانشگاه آزاد اسلامی، ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش حاضر رابطه عوامل شناختی با خلاقیت انتخاب موضوع پژوهشی با میانجیگری شدت و کیفیت اشتراک دانش در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش حاضر کاربردی از نوع پیمایشی- تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تقریباً 9000 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاههای بزرگ شهر کرمانشاه شامل دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه رازی، دانشگاه پیام نور و دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه بود. حجم نمونه برابر 368 نفر و روش نمونهگیری بهصورت نمونهگیری در دسترس که با توجه به شیوع کووید-19 افراد بهصورت هدفمند و با توجه به هدف پژوهش انتخاب گردید. ابزار گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه 32 سؤالی در هفت خرده مقیاس شامل متغیرهای نگرش، انگیزش، آگاهی و دانش بهعنوان متغیرهای شناختی و خلاقیت در انتخاب موضوع پژوهش بهصورت محققساخته و متغیر هنجارهای ذهنی از پژوهش جیمز، تینگ و راجا (2012) مؤلفههای شدت به اشتراکگذاری دانش و کیفیت اشتراک دانش از پژوهش چیو، هسو و وانگ (2006) با تغییرات کلی انجام شد. بهمنظور تعیین روایی، از روایی محتوایی استفاده شد برای منظور تعداد چهار نفر از اعضای هیئتعلمی علوم انسانی و دو نفر در حوزه فنی و مهندسی و سه نفر در حوزه علوم پزشکی و کشاورزی خواسته شد نظرات خود را درباره پرسشنامه بیان کنند. در این پژوهش از پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که برابر 941/0 به دست آمد که نشاندهنده پایایی مطلوب پرسشنامه بود. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 23 و نرمافزار Amos انجام شد. بین عوامل شناختی شامل (نگرش، انگیزش، آگاهی و دانش و هنجارهای ذهنی) با شدت (حجم) به اشتراکگذاری دانش و کیفیت اشتراک دانش بهعنوان متغیر میانجی رابطه معناداری مشاهده شد. همچنین بین شدت به اشتراکگذاری دانش و کیفیت اشتراک دانش بهعنوان متغیر میانجی با خلاقیت در انتخاب موضوع پژوهش رابطه معناداری وجود داشت. از طرفی نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای عوامل شناختی (نگرش، آگاهی و دانش و هنجارهای ذهنی) توانستند واریانس متغیر شدت به اشتراکگذاری دانش و کیفیت اشتراک دانش را تبیین کنند ولی متغیر انگیزش در این پژوهش نقشی نداشت. متغیرهای شدت به اشتراکگذاری دانش و کیفیت اشتراک دانش توانستند واریانس خلاقیت انتخاب موضوع پژوهشی را بهصورت معناداری تبیین کنند. میتوان چنین بیان کرد که اگر دانشجویان از خلاقیت انتخاب موضوعی پژوهشی برخوردار باشند، توانایی در خلق موضوع پژوهش موفقتر خواهند بود. این موفقیت زمانی میسر خواهد شد که دانش را به اشتراک بگذارند. از جهتی اشتراکگذاری دانش متأثر از عوامل شناختی بوده که از اهمیت خاصی برخوردار است.
فرشاد پرهامنیا
چکیده
مکتب شیکاگو تأکید زیادی بر ارتباطات فردی و بین فردی دارد. در این مکتب، ارتباطات بین افراد اساس زندگی انسان است که در روابط فردی و جمعی نقش اصلی را بازی میکند. اصلیترین و مشهورترین نظریه این مکتب، نظریه کنش متقابل نمادین است. در این نظریه کنشگران برای رسیدن به درک و فهم مشترک فقط از طریق منطق، همکاری و به وسیله زبان و نمادها تلاش ...
بیشتر
مکتب شیکاگو تأکید زیادی بر ارتباطات فردی و بین فردی دارد. در این مکتب، ارتباطات بین افراد اساس زندگی انسان است که در روابط فردی و جمعی نقش اصلی را بازی میکند. اصلیترین و مشهورترین نظریه این مکتب، نظریه کنش متقابل نمادین است. در این نظریه کنشگران برای رسیدن به درک و فهم مشترک فقط از طریق منطق، همکاری و به وسیله زبان و نمادها تلاش میکنند. هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه ارتباطات علمی غیررسمی در مکتب شیکاگو با تأکید بر نظریه کنش متقابل نمادین بود. در کنش متقابل نمادین هر کنشگر دارای هدفی است که کنش او اغلب آنها شامل انتخاب ابزاری برای رسیدن به آن هدف بود. بدین معنا که ابزار و هدف به طور تجربی و تحلیلی قابل تمییز از همدیگرند. ابزار و وسیله ای که در کنش متقابل نمادین اهمیت بسزایی داشتند، نمادها و زبان بودند که منجر به ارتباطات علمی غیررسمی در بین افراد در محیطی کاملاً منطقی و به دور از تعصبات کورکورانه میشدند. با توجه به اینکه کنش در یک محیط اجتماعی و بخشی از ارتباطات اجتماعی رخ میدهد و ارتباطات علمی نیز زیر مجموعهای از ارتباطات اجتماعی است، میتوان آن را یکی از محورهای اساسی نهاد اجتماعی محسوب کرد که نقش مهمی در رشد و توسعه علوم دارد. در مکتب شیکاگو ارتباطات علمی به عنوان بخشی از ارتباطات انسانی محسوب شده است، زیرا زندگی اجتماعی در جامعه علمی انواع ارتباطات و تعاملات اجتماعی میان افراد کنش را در خود دارد.
فرشاد پرهامنیا
چکیده
یکی از روشهای تحلیل اطلاعات، روش هرمنوتیک است. این روش یکی از روشهای تفسیر متون است. هدف از پژوهش حاضر، بازاندیشی روش هرمنوتیک در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی با تأکید بر دیدگاه گادامر و ارائه فرایند تحلیل با روش هرمنوتیک عینی در این حوزه بوده است. پژوهش حاضر از نوع مروری استدلالی–انتقادی بود که در آن از روشهای اسنادی و کتابخانهای ...
بیشتر
یکی از روشهای تحلیل اطلاعات، روش هرمنوتیک است. این روش یکی از روشهای تفسیر متون است. هدف از پژوهش حاضر، بازاندیشی روش هرمنوتیک در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی با تأکید بر دیدگاه گادامر و ارائه فرایند تحلیل با روش هرمنوتیک عینی در این حوزه بوده است. پژوهش حاضر از نوع مروری استدلالی–انتقادی بود که در آن از روشهای اسنادی و کتابخانهای برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. یافتهها نشان داد که میتوان روش هرمنوتیک را بهعنوان یکی از روشهای تحلیل پژوهش کیفی در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی بکار گرفت. آنچه بین این حوزه با هرمنوتیک وجه مشترک دارد، همان تفسیر متن است که در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی منظور از متن، اطلاعات و یا هر پدیدهای که با اطلاعات سروکار دارد، بود. همچنین در نظامهای بازیابی اطلاعات، ورود اطلاعات با پیشفهم امکانپذیر بوده و رفتارهای بازیابی توسط جستجوگر همانند متن در نظر گرفته میشود. نتایج نشان داد هرمنوتیک میتواند بهعنوان یک روش کیفی در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی در تولید دانش جدید مورداستفاده قرار گیرد. کاربرد هرمنوتیک در حوزه بازیابی اطلاعات بهعنوان یک روش، ورود اطلاعات و رفتارهای فرد، متن و معنا در نظر گرفته میشود و ارزیابی آن نیز بر اساس پیشفرضهایی استوار است. همچنین مراحل هرمنوتیکی در قالب کلمه یا جمله به واحدهای معنایی تبدیل میشود و تفسیرها بر اساس این قالبهای معنایی صورت خواهد گرفت و اشتراک واحدهای معنایی و ادغام آنها منجر به تفسیر یا بازتولید متن خواهد شد.