حمیدرضا محمودی؛ محمد حسن زاده؛ فاطمه زندیان
چکیده
با وجود وسعت و غنای موضوعی و تنوع مباحث پیشروی محققان حوزه علم اطلاعات و دانششناسی، نظریهپردازی در این رشته با کمبودهایی روبرو است. با توجه به جایگاه اعضای هیئت علمی در توسعه نظریه پردازی در رشته، این پژوهش به دنبال شناسایی موانع نظریه پردازی در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی از دیدگاه اعضای هیئت علمی بود. روش آن از نوع کیفی ...
بیشتر
با وجود وسعت و غنای موضوعی و تنوع مباحث پیشروی محققان حوزه علم اطلاعات و دانششناسی، نظریهپردازی در این رشته با کمبودهایی روبرو است. با توجه به جایگاه اعضای هیئت علمی در توسعه نظریه پردازی در رشته، این پژوهش به دنبال شناسایی موانع نظریه پردازی در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی از دیدگاه اعضای هیئت علمی بود. روش آن از نوع کیفی بوده و به منظور گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاههای ایران، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. در مجموع با 18 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه های بیرجند، تربیت مدرس، تبریز، شهید باهنر کرمان و شهید چمران اهواز مصاحبه صورت گرفت. داده های گردآوری شده بر مبنای نظریه زمینه ای طی سه مرحله کدگذاری شد. برای کدگذاری داده ها از نرم افزار مکس کیودا استفاده گردید. بعد از انجام کدگذاری، 10 طبقه محوری بدست آمد. از میان 10 طبقه محوری، طبقات «شخصیت متزلزل» و «ایراد نظام باور» به عنوان متغیرهای مرکزی انتخاب شدند. به توصیه گلیزر از طبقه ایراد نظام باور به طبقه شخصیت متزلزل ارجاع داده شد و این طبقه به عنوان متغیر مرکزی شناخته شد. یافته ها حاکی از آن بود که محققان به دلایلی نظیر تکروی در پژوهش، خست علمی، وامگیری بدون خلاقیت، مقاومت در برابر تغییر، سطحینگری، بیمسئولیتی، دغدغه معیشت، بیانگیزگی، کمکاری، ضعف هوشی، کمبود نوآوری، ضعف تفکر انتقادی و مجموعه ای از عوامل دیگر به نظریه پردازی رغبت نشان ندادهاند. بررسی موانع نظریه پردازی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی با رویکرد کیفی نشاندهنده اصالت این پژوهش بود. یافته ها و پیشنهادات این پژوهش میتواند به رفع موانع و ایجاد بسترهای مناسب برای توسعه نظریه پردازی در رشته علم اطلاعات کمک کند.