عمران قربانی؛ حمیدرضا محمودی؛ ابراهیم زارعی؛ محمد حسن زاده؛ مجید بشیرزاده؛ نازیلا محرابی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر مشخص نمودن تعامل پژوهشگران با منابع اطلاعاتی آنلاین و ارائه راه حل هایی به منظور افزایش کیفیت بازیابی اطلاعات است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی بنیادی است که در دسته تحقیقات تحلیل محتوا قرار میگیرد و با اتکاء بر نظریه زمینه ای اشتراوس و کوربین(1998) و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام شده است. از ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر مشخص نمودن تعامل پژوهشگران با منابع اطلاعاتی آنلاین و ارائه راه حل هایی به منظور افزایش کیفیت بازیابی اطلاعات است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی بنیادی است که در دسته تحقیقات تحلیل محتوا قرار میگیرد و با اتکاء بر نظریه زمینه ای اشتراوس و کوربین(1998) و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام شده است. از میان جامعه آماری پژوهش که متشکل از پژوهشگران علم اطلاعات و دانش شناسی بوده است 15 نفر از پژوهشگرانی که بیشترین تولیدات علمی را داشته و طبیعتا تعامل بیشتری با اطلاعات و جستجوی منابع دارند، به روش نمونهگیری قضاوتی، انتخاب و با آنها مصاحبهای صورت گرفته است.یافته ها: در این پژوهش که با 15 نفر از پژوهشگران مصاحبه صورت پذیرفت، مشخص شد که پژوهشگران، بیشتر به موتور جستجوی گوگل و پایگاه های اطلاعاتی ساینس دایرکت، داج، وب آو ساینس و اسکوپوس مراجعه می کنند. همچنین از جستجوی پیشرفته و جستجوی ساده برای یافتن اطلاعات خود استفاده می کنند. با شبکه های اجتماعی علمی نیز آشنا بوده و بیشترین مراجعه و استفاده به ریسرچ گیت، لینکدین و آکادمیا بوده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده از دل مصاحبه ها، ما به مدلی دست یافتیم که مشخص می کرد پژوهشگران اطلاعات بازیابی شده را در چهار مولفه دسته بندی می کنند : 1. اطلاعات آشکار مفید 2. اطلاعات پنهان مفید 3. اطلاعات آشکار غیر مفید و 4. اطلاعات آشکار آزاردهنده.
حمیدرضا محمودی؛ نازیلا محرابی؛ عذرا دائی
چکیده
هدف این پژوهش شناسایی مؤلفههای کلیدی ارزیابی عملکرد فناوری دانش از دیدگاه خبرگان است. این پژوهش در سایه پارادایم اثباتگرایی قرار گرفت. جهت گردآوری اطلاعات، روشهای کتابخانهای و میدانی مدنظر بوده است. ابتدا مؤلفههای ارزیابی عملکرد فناوریهای دانش بهوسیله روش دلفی به دست آمد. سپس برای مقایسه این مؤلفهها پرسشنامه ...
بیشتر
هدف این پژوهش شناسایی مؤلفههای کلیدی ارزیابی عملکرد فناوری دانش از دیدگاه خبرگان است. این پژوهش در سایه پارادایم اثباتگرایی قرار گرفت. جهت گردآوری اطلاعات، روشهای کتابخانهای و میدانی مدنظر بوده است. ابتدا مؤلفههای ارزیابی عملکرد فناوریهای دانش بهوسیله روش دلفی به دست آمد. سپس برای مقایسه این مؤلفهها پرسشنامه میان اعضای هیئتعلمی و دانشجویان مقطع دکتری رشته علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاههای دولتی تهران توزیع و جهت تحلیل دادهها از روش AHP استفاده شد. برای تحلیل دادهها از نرمافزارهای Spss 25 و Expert Choice 11 استفاده شد. در مرحله دلفی 10 شاخص اصلی مالی، کیفیت سیستم، زیرساخت سیستمی، کیفیت خدمات فناوری دانش و دانش، معماری فناوری دانش، رابط کاربری، رضایت کاربر در مورد سیستم، ارزش نتایج حاصل از کار، مزایا و منافع درک شده از سیستم و بهروز بودن شناسایی شد. براساس روش تحلیل سلسله مراتبی مؤلفه مالی در درجه اول، کیفیت سیستم در درجه دوم، زیرساخت سیستمی در درجه سوم، رابط کاربری در درجه چهارم، معماری فناوری دانش در درجه پنجم، کیفیت خدمات فناوری دانش در درجه ششم، رضایت کاربر در مورد سیستم در درجه هفتم، ارزش نتایج حاصل از کار در درجه هشتم و مزایا و منافع درک شده از سیستم و بهروز بودن در درجه نهم قرار گرفتند. موضوع موردمطالعه و روش انجام این پژوهش دارای اصالت است. نتایج این پژوهش میتواند در ارزیابی عملکرد فناوریهای دانش موردتوجه قرار گیرد و به کار رود. ارزیابی عملکرد فناوریهای دانش در سازمان منجر به جلوگیری از هدر رفتن هزینه و زمان میشود. با ارزیابی میتوان به پیشروی و بهبود عملکرد سازمان کمک کرد.
حمیدرضا محمودی؛ نازیلا محرابی
چکیده
یافتن و فرموله کردن مسئله، پایهی تحقیق علمی است. با توجه به مشکلات فراوان دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی در زمینه مسئلهیابی، این پژوهش باهدف شناسایی موانع مسئلهیابی پژوهش انجام شد. این پژوهش، ازنظر هدف، بنیادی و ازنظر گردآوری اطلاعات، پژوهشی کتابخانهای است که از تکنیکهای میدانی نیز بهره برده است. این پژوهش ازنظر روش نوعی ...
بیشتر
یافتن و فرموله کردن مسئله، پایهی تحقیق علمی است. با توجه به مشکلات فراوان دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی در زمینه مسئلهیابی، این پژوهش باهدف شناسایی موانع مسئلهیابی پژوهش انجام شد. این پژوهش، ازنظر هدف، بنیادی و ازنظر گردآوری اطلاعات، پژوهشی کتابخانهای است که از تکنیکهای میدانی نیز بهره برده است. این پژوهش ازنظر روش نوعی تحلیل محتوا است که با روش کلایزی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را اعضای هیئتعلمی دانشگاههای دولتی استان تهران تشکیل دادند. 10 نفر بهعنوان نمونه و با روش نمونهگیری تلفیقی متوالی انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از روش مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد. چهار معیار اعتبار یا مقبولیت، اطمینان-ثبات، قابلیت تأیید و قابلیت انتقال یا تناسب برای ارزیابی روایی و دقت و استحکام دادهها مورداستفاده قرار گرفت. حاصل تحلیل 10 مصاحبه، 16 مضمون کلی یا طبقه و 77 مفهوم اولیه بود. در ابتدا 386 مفهوم اولیه به دست آمد که پس از بررسی دقیق و حذف مترادفات، تعداد مفاهیم به 77 کد کاهش یافت. یافتهها حاکی از آن است که در ابعاد فردی، آموزشی، فرهنگی، ساختاری و نهادی تعدادی مانع دانشجویان را در زمینه مسئلهیابی با مشکلاتی مواجه میکند. این پژوهش ماهیت بین رشتهای علم اطلاعات و دانششناسی را بیشازپیش نمایان کرده است. پژوهش حاضر ازنظر موضوع و روش دارای اصالت است.