امید علی پور؛ فرامرز سهیلی؛ ثریا ضیایی؛ علی اکبر خاصه
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل شبکه هم نویسندگی مقالات فارسی در پایگاه علوم استنادی جهان اسلام است.روششناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که با رویکرد علمسنجی و تحلیل شبکههای اجتماعی انجامگرفته است. دادههای پژوهش را 106 کلیدواژه های منتخب سازماندهیدانش در فیلد عنوان که پس از مشورت با متخصصین موضوعی این حوزه انتخاب گردید؛ به همراه ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل شبکه هم نویسندگی مقالات فارسی در پایگاه علوم استنادی جهان اسلام است.روششناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که با رویکرد علمسنجی و تحلیل شبکههای اجتماعی انجامگرفته است. دادههای پژوهش را 106 کلیدواژه های منتخب سازماندهیدانش در فیلد عنوان که پس از مشورت با متخصصین موضوعی این حوزه انتخاب گردید؛ به همراه مقالههای منتخب منتشرشده در مجلات منتخب علم اطلاعات و دانش شناسی نمایه شده در پایگاه علوم استنادی جهان اسلام در سال های 1378 تا 1398تشکیل میدهند. سپس از بین 1482 نویسنده که در چاپ 1410 مقاله نقش داشتند، تعداد 168 نفر که دست کم 4 مقاله داشتند با استفاده از نرمافزار یوسی آی نت مورد تحلیل قرار گرفتند. پس از آن ماتریس مربعی در ابعاد 168 در 168 تشکیل شد و درنهایت شبکه همنویسندگی بر اساس شاخصهای مرکزیت ترسیم شد. یافتهها: در پژوهش حاضر، متوسط تعداد نویسنده برای هر مقاله 1.05 است. الگوی دو نویسندگی(35.17 درصد) و سه نویسندگی ( 26.80 درصد)، رایج ترین رویکردها در مطالعات سازماندهیدانش به شمار میروند. دکتر رحمت الله فتاحی( 56 مقاله)، دکتر مرتضی کوکبی( 44مقاله) و دکتر یعقوب نوروزی( 39مقاله) به ترتیب دارای بیشترین تعداد مقالات در سازماندهی دانش می باشند. نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد پژوهشگران مطرح حوزه سازماندهی دانش، علیرغم پرتولید بودن نتوانسته اند نقش برجسته ای در شکل گیری شبکه هم نویسندگی این حوزه ایفا نمایند.
جمیله ناطقی فر؛ ثریا ضیایی؛ عصمت مومنی؛ فائزه دلقندی
چکیده
یکی از مهمترین چالشهای نظامهای اطلاعاتی مبتنی بر بافت با تأکید بر ساختارهای شناختی، فرموله کردن دریافت و نمایش دانش بازیگران شناختی بهطور تجربی در فرایند تعامل بازیابی اطلاعات است. پژوهش حاضر باهدف شناسایی متغیرهای ابعاد بافت بازیابی اطلاعات در فرایند تعامل با استفاده از چهارچوب نظام اطلاعات و بازیابی اینگورسن و یارولین ...
بیشتر
یکی از مهمترین چالشهای نظامهای اطلاعاتی مبتنی بر بافت با تأکید بر ساختارهای شناختی، فرموله کردن دریافت و نمایش دانش بازیگران شناختی بهطور تجربی در فرایند تعامل بازیابی اطلاعات است. پژوهش حاضر باهدف شناسایی متغیرهای ابعاد بافت بازیابی اطلاعات در فرایند تعامل با استفاده از چهارچوب نظام اطلاعات و بازیابی اینگورسن و یارولین است. پژوهش حاضر، از نوع بنیادی و توسعهای و به روش پدیدارشناسی کلایزی (1978) در 7 مرحله انجام شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق با 7 نفر از متخصصین حوزه بازیابی اطلاعات و دانش برای شناسایی متغیرها در فرایند تعامل بافت بازیابی اطلاعات بوده است. روایی ابزار گردآوری اطلاعات روایی محتوایی با استفاده از تجربه متخصصان بوده و پایایی بر اساس معیارهای لینکلن و گوبا (1988) بر مبنای قابلیت اعتبار، قابلیت اعتماد، تأیید پذیری است. توصیف و تحلیل اطلاعات با بهرهگیری از نتایج مرور سیستماتیک و تجارب متخصصان در حوزه بازیابی اطلاعات، مقایسه شده است. تعداد 12 متغیر در بعد جامعیت؛ 4 متغیر در بعد مانعیت؛ 7 متغیر در بعد اثربخشی؛ 12 متغیر در بعد کیفیت اطلاعات/ فرایند بهمنظور تثبیت فرایند عبارت جستجو، بازیابی و دسترسی اطلاعات شناسایی شد که بازیگران شناختی بهعنوان طراحان نظام بازیابی اطلاعات میتوانند در نظر بگیرند. درنتیجه با جستجوی معانی و جوهرههای کنشگران شناختی در طول زمان برحسب تجربه، برای رسیدن به فهم مشترک در شناسایی، کشف و ایجاد درک عمیقتر منجر به توصیف و تحلیل ساختارهای شناختی چهارچوب نظام اطلاعات و بازیابی اینگورسن و یارولین شده و درنهایت طراحی و دسترسی اطلاعات بهصورت شبکهای و نظاممند را فراهم میکند.
اعظم موسی چمنی؛ سعید غفاری؛ ثریا ضیایی؛ افشین موسوی چلک
چکیده
هدف این پژوهش تعیین وضعیت مدیریت دانش در سرفصلهای دروس تخصصی دورههای دکتری در رشتههای علوم انسانی آموزش عالی بود. پژوهش حاضر از نوع طرحهای پژوهش آمیخته اکتشافی بوده است. از اینرو، ترکیبی از روشهای کیفی و کمی استفاده شده است. ابتدا مؤلفههای مدیریت دانش با روش تحلیل محتوا با رویکردی استقرایی استخراج گردید و بر ...
بیشتر
هدف این پژوهش تعیین وضعیت مدیریت دانش در سرفصلهای دروس تخصصی دورههای دکتری در رشتههای علوم انسانی آموزش عالی بود. پژوهش حاضر از نوع طرحهای پژوهش آمیخته اکتشافی بوده است. از اینرو، ترکیبی از روشهای کیفی و کمی استفاده شده است. ابتدا مؤلفههای مدیریت دانش با روش تحلیل محتوا با رویکردی استقرایی استخراج گردید و بر مبنای آن پرسشنامهای در قالب 9 مؤلفه اصلی و 44 پرسش تهیه شد و در اختیار خبرگان قرار گرفت. علاوه بر آن سیاهه وارسی نیز در قالب 442 گویه فرعی تهیه شد. در تحلیل محتوای دروس تخصصی در 11 رشته علوم انسانی در مقطع دکتری، 2250 درس در 3260 شناسه استخراج گردید. این بررسی نشان داد که مؤلفه اشتراک دانش 46/25 درصد، مؤلفه کاربست دانش 48/17 درصد، مؤلفه تغییر دانش 73/12 درصد، مؤلفه خلق دانش 75/11 درصد، مؤلفه شناسایی دانش 97/9 درصد، مؤلفه سازماندهی دانش 73/7 درصد، مؤلفه توسعه دانش 23/6 درصد، مؤلفه ارائه دانش97/4 درصد و مؤلفه حفاظت از دانش 68/3 درصد از دادهها را کسب کردند. برای آمادهسازی دانشآموختگان به عنوان رهبران توانمند آینده، لازم است آموزش عالی در آموزش مدیریت دانش به دانشجویان نقشی محوری و مؤثر داشته باشد. بهرهگیری از برنامههای درسی مبتنی بر مدیریت دانش، مهارتهای لازم برای بهکارگیری دانش و اتکا به آن را هموار میسازد. همچنین موجباب خلق دانش و نوآوری دانشجویان را فراهم میسازد. بکارگیری شیوههای استاندارد در آموزش و پژوهش، مدیران آینده را برای ارائه و اشتراک دانش در سازمانها آماده میسازد. اگرچه اشتراک دانش عنصر کلیدی برنامههای مدیریت دانش کارآمد و مؤثر است، اما در دسترس گذاشتن دانش، بدون کاربست آن (تبدیل دانش تئوری به دانش عملی)، نمیتواند تضمینی برای استفاده از آن باشد. بنابراین توسعه دانش از طریق کاربردیسازی دانش تئوری، بهروز رسانی و تغییر آن حاصل میشود. مدیریت دانش ارتقای یک رویکرد جامع برای شناسایی، تسخیر، بازیافتن، اشتراک و ارزشیابی، سرمایه دانشی سازمانهاست.
ثریا ضیایی؛ سیدجمال حقیرالسادات؛ امید علی پور
چکیده
هدف: پژوهش حاضر به بررسی تأثیر ویژگیهای شخصیتی (خودکارآمدی و عزتنفس) و ویژگیهای موقعیتی (ارزیابی شناختی: تهدید در مقابل چالش) بر نگرش به اشتراکگذاری دانش در کتابداران کتابخانههای عمومی خراسان رضوی پرداخته است. روش: پژوهش حاضر کاربردی بوده که با روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه انجام شده است. آلفای کرونباخ برای پرسشنامههای ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر به بررسی تأثیر ویژگیهای شخصیتی (خودکارآمدی و عزتنفس) و ویژگیهای موقعیتی (ارزیابی شناختی: تهدید در مقابل چالش) بر نگرش به اشتراکگذاری دانش در کتابداران کتابخانههای عمومی خراسان رضوی پرداخته است. روش: پژوهش حاضر کاربردی بوده که با روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه انجام شده است. آلفای کرونباخ برای پرسشنامههای 4 گانه مورداستفاده و پایایی ابزار پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش 310 نفر از کتابداران کتابخانههای عمومی تحت پوشش نهاد کتابخانهها است که بر اساس فرمول کوکران، پرسشنامه بین 172 کتابدار توزیع و درنهایت 141 پرسشنامه پاسخ داده شد. برای بررسی فرضیههای پژوهش نیز از آزمونهای آماری نظیر کرونباخ، کولمروگ – اسمیرنوف، اسپیرمن و غیره استفاده گردید. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که کتابداران با خودکارآمدی بالا و عزتنفس بالا، نگرش مثبتتری به مدیریت دانش و همکاری در سازمان دارند. همچنین ارتباط بین نگرش مثبتتر کتابداران با عزتنفس بالاتر به مدیریت دانش و همکاری در سازمان رد گردید. همچنین کتابدارانی که در موقعیتها، ارزیابی چالش دارند؛ نگرش مثبتتری به مدیریت دانش و همکاری در سازمان دارند. بالعکس کتابدارانی که در موقعیتها، ارزیابی تهدید دارند؛ نگرش مثبت کمتری به مدیریت دانش و همکاری در سازمان دارند. بین خودکارآمدی و عزتنفس کتابداران کتابخانههای عمومی استان خراسان رضوی ارتباط معناداری وجود داشت. همچنین بین نگرش به مدیریت دانش و همکاری در سازمان با سابقه کاری کتابداران و تحصیلات کتابداران نیز ارتباط معناداری وجود داشت. نتیجهگیری: نتایج پژوهش تأثیر دو دسته ویژگیهای شخصیتی شامل عزتنفس و خودکارآمدی و همچنین ویژگیهای موقعیتی شامل ارزیابی شناختی تهدید و چالش در مواجهه با موقعیتها را بر نگرش کتابداران به مدیریت دانش تأیید نموده و نشان داد این عوامل میتواند پیشبینی کننده نگرش کتابداران به مدیریت دانش و همکاری در اشتراک دانش باشد.
ثریا ضیایی؛ سارا بهرامی؛ اعظم موسی چمنی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش تعیین رابطه بین نوآوری در خدمات و مؤلفههای رشد سازمانی در کتابخانههای دانشگاهی شهر کرمانشاه بوده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تمامی کتابداران کتابخانههای دانشگاهی شهر کرمانشاه (58 نفر) بودند. با توجه به اینکه جامعه پژوهش محدود و در دسترس قرار داشت از ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش تعیین رابطه بین نوآوری در خدمات و مؤلفههای رشد سازمانی در کتابخانههای دانشگاهی شهر کرمانشاه بوده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تمامی کتابداران کتابخانههای دانشگاهی شهر کرمانشاه (58 نفر) بودند. با توجه به اینکه جامعه پژوهش محدود و در دسترس قرار داشت از روش سرشماری جهت جمعآوری دادهها استفاده گردید که از این تعداد 55 پرسشنامه تکمیل و مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که نوآوری در خدمات با میانگین 40/3 و رشد سازمانی با میانگین 51/3 در کتابخانههای دانشگاهی شهر کرمانشاه در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارد. همچنین در این بخش نیز بیشترین فراوانی مربوط به مؤلفهی روابط و کمترین فراوانی، مربوط به پاداش بود. سطح معناداری آزمون همبستگی پیرسون بین دو متغیر نوآوری و رشد و توسعه سازمانی برابر 002/0 بود که بیانگر رابطه مثبت و مستقیم میان این دو متغیر بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که نوآوری در خدمات با رشد و توسعه سازمانی در کتابخانههای دانشگاهی رابطه مثبت و مستقیمی دارد، بنابراین توجه به مؤلفههای اثرگذار رشد سازمانی و تقویت آنها مانند هدف، پاداش، روابط، مکانیسمهای سودمند و نگرش نسبت به تغییر شرایط را برای افزایش نوآوری کتابداران فراهم نمود.