رحمان معرفت
چکیده
هدف پژوهش حاضر ارائه تجربه دانشجویان دانشگاه سمنان در آموزش مجازی است. بیماری کووید 19 زمینه ساز استفاده گسترده از ظرفیت های فضای مجازی در آموزش شد اما آماده نبودن دانشجویان، چالش هایی برای آنان به همراه داشته است. این پژوهش به عنوان یک پژوهش کیفی، به دنبال شناخت حداکثری تجربه دانشجویان دانشکده روانشناسی دانشگاه سمنان است که در مواجهه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر ارائه تجربه دانشجویان دانشگاه سمنان در آموزش مجازی است. بیماری کووید 19 زمینه ساز استفاده گسترده از ظرفیت های فضای مجازی در آموزش شد اما آماده نبودن دانشجویان، چالش هایی برای آنان به همراه داشته است. این پژوهش به عنوان یک پژوهش کیفی، به دنبال شناخت حداکثری تجربه دانشجویان دانشکده روانشناسی دانشگاه سمنان است که در مواجهه با فضای اطلاعاتی جدید تجربههایی مثبت یا منفی داشته اند. برای گردآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختار یافته استفاده شد. با کمک روش گراند تئوری و با بهره گیری از مکس کیودا دادههای بدست آمده تجزیه و تحلیل شد. هفتادو دو مصاحبه تا زمان اشباع دادهها (مصاحبه پنجاه دوم به بعد) انجام شد. یافتهها نشان داد که با وجود چالشها و معایب گوناگون همچون ضعف و کندی اینترنت، مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری، دانشجویان با توجه به مزایای آموزش مجازی از این نوع آموزش استقبال کرده اند. گرچه در خصوص آینده آموزش مجازی دیدگاههای متفاوتی بین دانشجویان حاضر در پژوهش حاضر وجود داشت اما نکته جالب توجه در یافتههای پژوهش حاضر این بود که با وجود اعلام تمایل به آموزش حضوری توسط افراد، تمایل به آموزش تلفیقی نیز در بین مصاحبه کنندگان پُر رنگ بود. مصاحبه کنندگان، آموزش مجازی با شرایط خاص را به آموزش حضوری صرف ترجیح میدادند. شرایطی که در آن چالشهای مرتبط با استفاده از آموزش مجازی به حداقل برسد. پژوهش حاضر، از نظر جامعه پژوهش و روششناسی پژوهش دارای اصالت است. تاکنون پژوهشی در مورد تجربه آموزش مجازی دانشجویان دانشگاه سمنان انجام نگرفته است .
مهرداد مهرداد امیدیان باورصاد؛ فاطمه نوشین فرد؛ محمد رضا فرهاد پور
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل همکنشپذیری سیستمهای اطلاعات دانشگاهی در دانشگاه آزاد اسلامی بوده است. روش پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس روش گردآوری دادهها آمیخته با رویکرد اکتشافی است. ابتدا از روش کیفی با استفاده از مطالعات کتابخانهای و مرور پیشینههای در حوزه همکنشپذیری نسبت به استخراج شاخصهای مختلف و ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل همکنشپذیری سیستمهای اطلاعات دانشگاهی در دانشگاه آزاد اسلامی بوده است. روش پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس روش گردآوری دادهها آمیخته با رویکرد اکتشافی است. ابتدا از روش کیفی با استفاده از مطالعات کتابخانهای و مرور پیشینههای در حوزه همکنشپذیری نسبت به استخراج شاخصهای مختلف و بررسیشده در مطالعات گذشته پرداخته شده است. در مرحله دوم بر اساس دادههای گردآوریشده از مرحله کیفی، مطالعهای کمی انجام گرفت تا به تأیید و تصدیق یافتههای بهدستآمده از مرحله کیفی بپردازد. برای مطالعه اکتشافی و استخراج مقولههای مربوطه به عوامل همکنشپذیری سیستمهای اطلاعات دانشگاهی از روش فراترکیب(الگوی سندلوسکی و بارسو) استفاده شد. روش پژوهش در قسمت کمی توصیفی -پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه اساتید فناوری اطلاعات، مدیران و خبرگان حوزه سیستمهای اطلاعاتی در دانشگاه آزاد اسلامی بودند. حجم نمونه با روش نمونهگیری تصادفی ساده با فرمول کوکران 151 نفر انتخاب شد. بهمنظور گردآوری دادههای کیفی از روش کتابخانهای و برای دادههای کمی نیز از پرسشنامه محققساخته (50 گویهای) استفاده شد که گویههای آن برگرفته از نتایج تحلیل فراترکیب در مرحله اول بود. جهت تحلیل دادهها در قسمت فراترکیب از روش سندلوسکی و بارسو که و در قسمت کمی از روشهای تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل توصیفی، آزمون آماری t تکمتغیره با استفاده از نرمافزارهای SPSS و لیزرل استفاده شده است. نتایج نشان داد که شاخصهای همکنشپذیری فنی سیستمهای اطلاعاتی قابلیت تعامل و تبادل داده با سیستمهای اطلاعاتی، امکان اتصال و استفاده از سیستمهای پشتیبان تصمیم، ذخیره اطلاعات در فرمت استاندارد، امنیت مرکزی، نظارت مرکزی، پردازش یکپارچه، برقراری ارتباط آسان با سایر سیستمها، قابلیت بهرهگیری از طریق آموزشهای از راه دور هستند؛ و شاخصهای همکنشپذیری فرآیندی، سازوکار اطلاعرسانی در مورد ارائه و بهروزرسانی، سازوکار تغییر و انعطاف برای بهروزرسانی سرویس، سازماندهی پویا و انعطافپذیر، مدیریت عملکرد تغییرمحور، اندازهگیری اثربخشی و بازخورد، معماری قابل توسعه، توسعهپذیر با توجه به نیازمندیهای جدید، معماری سرویسگرا هستند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که شاخصهای همکنشپذیری معنایی، قابلیت کدینگ علائم آموزشی، قابلیت تعامل با انواع سیستمها، استفاده از اصطلاحات و کدهای استاندارد، سرویس ترجمه XML، سرویس نگاشت، فراهم ساختن فرمت پیام مشترک برای ارتباط بین سیستمهای مختلف، مسیریاب مبتنی بر محتوا، استفاده از اصطلاحات و کدهای استاندارد، توجه به درک کاربران و سیستمها در استفاده از گنجینه واژگان هستند.
علی بهلولی؛ منصور اسماعیل پور؛ علیرضا اسلامبولچی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل استقرار مدیریت دانش در آموزش و پرورش شهرستان دورود با استفاده از تکنیک های داده کاوی بوده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری مدیریت آموزش و پرورش شهرستان دورود که تعداد آنها 155 نفر بود. ضریب پایایی پرسشنامه مورداستفاده از طریق آلفای کرونباخ 90/0؛ و از ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل استقرار مدیریت دانش در آموزش و پرورش شهرستان دورود با استفاده از تکنیک های داده کاوی بوده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری مدیریت آموزش و پرورش شهرستان دورود که تعداد آنها 155 نفر بود. ضریب پایایی پرسشنامه مورداستفاده از طریق آلفای کرونباخ 90/0؛ و از طریق روش دونیمه کردن 69/0 به دست آمد که در هر دو روش مورد تأیید بود. برای تحلیل داده ها از روش های داده کاوی استفاده شد. دقت پیش بینی با استفاده از رافست 7235/0، درخت تصمیم گیری 9525/0، تئوری بیز 985/0، شبکه های عصبی مصنوعی 9835/0 به دست آمد. قوانین توسط الگوریتم ژنتیک، جانسون، هولتس و درخت تصمیم گیری ارائه گردید. بر اساس این قوانین، انتقال دانش، حفظ کارکنان دانش در گرو استفاده مدیران از نظرات و پیشنهادهای کارکنان، نقش بسزا و عمده ای در استقرار مدیریت دانش در آموزش و پرورش ایفا م یکنند. این تحقیق از آن جهت دارای نوآوری بود که برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک های داده کاوی استفاده می کند. در پژوهش حاضر از بین عوامل زمینه ای، بدون تمرکز روی عاملی خاص و در نظر گرفتن فرضیه ای به بررسی موضوع پرداخته شده است. حفظ کارکنان دانش گر باعث میگردد که تجربیات، مهارت ها و دانش نهفته در این افراد از سازمان بیرون نرود و دیگر آنکه استفاده از دانش و نظرات این افراد و سایر کارکنان سبب ظهور دانش در سازمان می گردد که در پی آن سبب انتقال دانش در سازمان می شود.
امیررضا اصنافی؛ شیما مرادی؛ سحر رضوی
چکیده
اینترنت اشیاء توصیفگر وضعیتی است که در آن تعداد زیادی از دستگاهها (اشیاء) توسط حسگرهایی از طریق اینترنت به هم متصل میشوند. هدف: هدف از پژوهش حاضر مطالعۀ نگرش کتابداران کتابخانه مرکزی دانشگاههای سطح یک کشور درباره اینترنت اشیاء و ارائه الگوی کاربرد آن در کتابخانه دانشگاهی بود. روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی بود و ازنظر روش، ...
بیشتر
اینترنت اشیاء توصیفگر وضعیتی است که در آن تعداد زیادی از دستگاهها (اشیاء) توسط حسگرهایی از طریق اینترنت به هم متصل میشوند. هدف: هدف از پژوهش حاضر مطالعۀ نگرش کتابداران کتابخانه مرکزی دانشگاههای سطح یک کشور درباره اینترنت اشیاء و ارائه الگوی کاربرد آن در کتابخانه دانشگاهی بود. روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی بود و ازنظر روش، پیمایشی-توصیفی بوده است. جامعه آماری پژوهش متخصصان علم اطلاعات و دانششناسی شاغل در کتابخانههای مرکزی دانشگاههای سطح یک ایران بود که تعداد آن 298 نفر شد. نمونهگیری به روش تصادفی ساده انجام گرفت. حجم نمونه بهوسیله فرمول کوکران 168 نفر شد. روایی پرسشنامه محققساخته توسط اساتید هیئتعلمی دانشگاه شهید بهشتی سنجیده شد و بررسی پایایی پرسشنامه حاضر از طریق محاسبۀ ضریب آلفای کرونباخ انجامشده است. یافتهها: فناوری اینترنت اشیاء در بسیاری از فرایندهای کتابخانه و در فعالیتهای بخشهای خدمات عمومی، خدمات فنی، خدمات جنبی کتابخانه قابلاستفاده است. پاسخهای دریافت شده از کتابداران و همچنین مطالعات انجامشده مبین این مسئله است که گرچه بهرهگیری از فناوری اینترنت اشیاء هزینههایی را به کتابخانهها تحمیل خواهد کرد اما از سویی دیگر به دلیل ارزشافزوده بالای استفاده از این فناوری و همچنین سرعت و سهولتی که در فعالیتهای اجرایی و مدیریتی کتابخانه به وجود خواهد آمد، بهرهگیری از این فناوری در کتابخانه مطلوب است. نتیجهگیری: بر اساس نگرش کتابداران کتابخانههای مرکزی دانشگاههای موردبررسی و مطالعات انجامشده، اینترنت اشیاء میتواند در بخشهای مختلفی چون مدیریت، امانت، مرجع، ساختمان و تجهیزات کتابخانه استفاده شده و موجب سهولت، دقت و افزایش سرعت فرایندهای کاری و صرفهجویی در هزینهها و ارائه خدمات مطلوب شود. درنهایت حاصل مطالعه صورت گرفته ارائه الگوی کاربرد اینترنت اشیاء در کتابخانه دانشگاهی بود.
نیرسادات سیدعلی؛ اسدالله شاه بهرامی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی عوامل مؤثر بر استفاده از انواع فنآوری مجازیسازی در مراکز داده برحسب نیاز سازمانها به بررسی فعالیتهای گسترده سازمانها در پیادهسازی انواع مجازی سازها و مطالعه موردی شرکت کیسون میپردازد؛ بنابراین ازنظر هدف، یک پژوهش کاربردی محسوب میشود. روش: همچنین با توجه به اینکه در این پژوهش از روشهای ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی عوامل مؤثر بر استفاده از انواع فنآوری مجازیسازی در مراکز داده برحسب نیاز سازمانها به بررسی فعالیتهای گسترده سازمانها در پیادهسازی انواع مجازی سازها و مطالعه موردی شرکت کیسون میپردازد؛ بنابراین ازنظر هدف، یک پژوهش کاربردی محسوب میشود. روش: همچنین با توجه به اینکه در این پژوهش از روشهای مطالعه کتابخانهای و نیز روشهای میدانی نظیر پرسشنامه استفاده شده است، میتوان گفت این پژوهش بر اساس ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی است. بدین معنی که ابتدا با بررسی ادبیات موجود، معیارها و شاخصهای پژوهش شناساییشده و بر اساس آن، فرضیات تحقیق تدوین شدهاند. متناسب با فرضیات، مدل مفهومی تحقیق توسعه داده شده و برای گردآوری دادهها نیز از پرسشنامه استاندارد استفاده گردیده است. درنهایت برای آزمون فرضیات تحقیق، از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده خواهد شد. همچنین تجزیهوتحلیل دادههای بهدستآمده با استفاده از نرمافزارهای EXCEL، SPSS و LISREL صورت گرفته است. نتیجهگیری: این پژوهش به شناسایی عوامل کلیدی برای اجرای سیستمهای مجازیسازی از دیدگاه متخصصان فناوری اطلاعات پرداخته است. در این مطالعه تأثیر هفت عامل شامل: کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات، تسهیل در مدیریت و نگهداری، کاهش هزینه، سهولت پیادهسازی، آزمایش و توسعه، ادغام منابع و اجماع سارمانیموردبررسی قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که تمامی عوامل موردبررسی، تأثیر مثبت و معناداری بر موفقیت پیادهسازی فناوری مجازیسازی دارند.
غلامعلی طبرسا؛ احمد صادقی؛ شهاب طلایی شکری
چکیده
عوامل زمینهای، نقش کلیدی در استقرار موفقیت آمیز مدیریت دانش در سازمان ها دارد. این تحقیق با مفروض دانستن اینکه مهمترین عوامل زمینه ای استقرار مدیریت دانش در هر سازمان نظام فناوری اطلاعات، فرایندهای دانش و فرهنگ سازمانی است و بهره گیری از این مبانی منجر به استفاده هرچه کامل تر از دانش موجود در سازمان میشود، در پی تبیین و سنجش ...
بیشتر
عوامل زمینهای، نقش کلیدی در استقرار موفقیت آمیز مدیریت دانش در سازمان ها دارد. این تحقیق با مفروض دانستن اینکه مهمترین عوامل زمینه ای استقرار مدیریت دانش در هر سازمان نظام فناوری اطلاعات، فرایندهای دانش و فرهنگ سازمانی است و بهره گیری از این مبانی منجر به استفاده هرچه کامل تر از دانش موجود در سازمان میشود، در پی تبیین و سنجش وضعیت هر یک از این عوامل برای استقرار مدیریت دانش است. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل زمینهای مدیریت دانش در سازمان مدیریت بحران شهرداری تهران انجام شد و پرسشنامهای در میان کارکنان سازمان مدیریت بحران شهرداری تهران در 22 منطقه شهرداری در مورد وضعیت و میزان اهمیت هرکدام از این عوامل در زمینه استقرار مدیریت دانش درجه بندی شده و با استفاده از نرم افزار SPSS و با توجه به آزمون فریدمن به رتبه بندی این عوامل پرداخته شد. بر اساس دادههای منتج شده بر اساس دیدگاه کارکنان سازمان مدیریت بحران شهرداری تهران مهمترین عامل برای استقرار مدیریت دانش بودن فرهنگ سازمانی درست و حامی، برای استقرار آن است، چرا که در صورتی ما تمامی زیر ساخت های مرتبط با استقرار مدیریت دانش را در یک سازمان فراهم کنیم ولی فرهنگ سازمانی که شامل عناصر مشارکت در تصمیم گیری، حمایت مدیریت و حس تعلق سازمانی میباشد، در سازمان نباشد، مدیریت دانش مستقر نخواهد شد. به همین ترتیب و در ادامه اولویت بندی عوامل، نظام فناوری اطلاعات در جایگاه دوم و فراینده های مدیریت دانش در جایگاه سوم اولویت گذاری شده است. بنابراین قبل از راه اندازی و به کار گماری نظام فناوری اطلاعات، باید فرهنگ سازمانی در این زمینه که مدیران و کارکنان به راحتی دانش ضمنی خود را در اختیار سایرین قرار دهند به وجود بیاید چون هر چند که ما بتوانیم ساختارهای فناوری را به صورت صیحیح فراهم کنیم و فرایندهای مدیریت دانش را به صورت اصولی اجرا کنیم ولی فرهنگ سازمانی تقویت کننده این وضعیت نباشد به صورت قطع به یقین نظام مدیریت دانش سازمان ناکارآمد خواهد بود.
قباد رمضانی؛ جمال سلیمی
چکیده
امروزه دانش و سرمایههای فکری سازمانها یکی از مزیتهای اصلی رقابت محسوب میشود و میتوان اذعان داشت که دانش، قلب اقتصاد جهانی است و این امر مستلزم شناسایی عوامل کلیدی موفقیت و اقدام عملی برمبنای این عوامل تأثیرگذار در مراحل مختلف طراحی و استقرار سیستم مدیریت دانش است. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی مؤلفههای مدیریت دانش و وضعیت ...
بیشتر
امروزه دانش و سرمایههای فکری سازمانها یکی از مزیتهای اصلی رقابت محسوب میشود و میتوان اذعان داشت که دانش، قلب اقتصاد جهانی است و این امر مستلزم شناسایی عوامل کلیدی موفقیت و اقدام عملی برمبنای این عوامل تأثیرگذار در مراحل مختلف طراحی و استقرار سیستم مدیریت دانش است. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی مؤلفههای مدیریت دانش و وضعیت پیادهسازی آنها در دانشگاه کردستان بود. روش پژوهش در این مطالعه از نوع کاربردی و به روش پیمایشی – توصیفی بوده است. جامعه آماری اعضای هیات علمی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 1393-94 بودند. از ابزار پرسشنامه برای جمعآوری اطلاعات استفاده شد و برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی و نرمافزار spss و Lisrel بهره گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین اجرای بهینهتر سیستم مدیریت دانش با شاخصهای (فناوری اطلاعات، شاخص توانمندی ساختار و فرهنگسازمانی، عنصر توانمندی مدیریتی و عنصر فرایند مدیریت دانش) رابطه معناداری وجود دارد. نتایج تحقیق نشان داد که بین اجرای بهینهتر سیستم مدیریت دانش با مؤلفههای (فناوری اطلاعات، شاخص توانمندی ساختار و فرهنگسازمانی، عنصر توانمندی مدیریتی و عنصر فرایند مدیریت دانش) رابطه معناداری وجود دارد.
قاسم آزادی احمدآبادی؛ زهرا آزادی احمدآبادی؛ اکرم آزادی احمدآبادی
چکیده
هدف: هدف پژوهش، ارزیابی میزان تأثیر ابزارهای فناوری اطلاعات در اجرای مدیریت دانش در بانک تجارت است. روش: روش پژوهش پیمایشی از نوع همبستگی و ازنظر هدف، کاربردی بوده که بر اساس نظرات 75 کارشناس از بانک تجارت، انجامگرفته است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهی 34 سؤالی بود که با نرمافزار آماری SPSS20 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. برای تجزیهوتحلیل ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش، ارزیابی میزان تأثیر ابزارهای فناوری اطلاعات در اجرای مدیریت دانش در بانک تجارت است. روش: روش پژوهش پیمایشی از نوع همبستگی و ازنظر هدف، کاربردی بوده که بر اساس نظرات 75 کارشناس از بانک تجارت، انجامگرفته است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهی 34 سؤالی بود که با نرمافزار آماری SPSS20 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. برای تجزیهوتحلیل دادهها، از روش آمار توصیفی- استنباطی با آزمون T یک نمونهای استفاده شد. یافتهها: میان ابزارهای فناوری اطلاعات در تولید و کسب دانش، ذخیره و پردازش، اشتراک و به کارگیری دانش، رابطه معنیداری وجود دارد. نتیجهگیری: استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات نظیر اتوماسیون اداری، اینترنت، سامانههای نظام پیشنهادها، پست الکترونیکی و ویدئو کنفرانس و جز آن، در اجرای بهتر فرایند مدیریت دانش مؤثر است
زهرا رستمی؛ نسیمه جهانی؛ آزاده علاقمند
چکیده
هدف: بررسی وضعیت زیرساخت فناوری در سه حوزه مدیریت دانش (گردآوری و ذخیرهسازی منابع، سازماندهی منابع و اشاعه منابع دانش) در کتابخانههای دانشگاههای سراسری شهرستان بابل ازنظر کتابداران است. روش: روش پژوهش پیمایشی- توصیفی است و با استفاده از پرسشنامه بر روی 30 کتابدار شاغل در کتابخانههای دانشگاه-های سراسری شهرستان بابل صورت گرفته ...
بیشتر
هدف: بررسی وضعیت زیرساخت فناوری در سه حوزه مدیریت دانش (گردآوری و ذخیرهسازی منابع، سازماندهی منابع و اشاعه منابع دانش) در کتابخانههای دانشگاههای سراسری شهرستان بابل ازنظر کتابداران است. روش: روش پژوهش پیمایشی- توصیفی است و با استفاده از پرسشنامه بر روی 30 کتابدار شاغل در کتابخانههای دانشگاه-های سراسری شهرستان بابل صورت گرفته است. یافتهها: میزان استفاده از زیرساخت فناوری در مدیریت دانش کتابخانههای موردبررسی در زمینههای گردآوری و ذخیرهسازی منابع دانش کمتر از متوسط، سازماندهی منابع دانش در حد مطلوب و اشاعه منابع دانش در حد متوسط ارزیابی شد. درمجموع، ارزیابی مدیریت دانش در این سه حوزه را میتوان در حد متوسط ارزیابی کرد. نتیجهگیری: پایین بودن نسبی استفاده از زیرساخت فناوری میتواند به سبب آگاه نبودن کتابداران بهضرورت استفاده از فناوریهای اطلاعاتی در شناسایی و گزینش منابع اطلاعاتی و نیز نداشتن مهارت در استفاده از این فناوریها باشد؛ بنابراین لازم است برای آموزش و آشنایی بیشتر کتابداران با فناوریهای روز دنیا تلاش شود.