مدیریت اطلاعات و دانش
داود قاسم زاده؛ محمد باقر علیزاده اقدم
چکیده
هدف اصلی این مقاله، مطالعه جامعهشناختی مؤلفههای جمعگرایی فرهنگی در اشتراک دانش دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز است. روش این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی بوده و جامعه آماری تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز که با استفاده از فرمول کوکران و شیوه نمونهگیری طبقهای متناسب 650 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله، مطالعه جامعهشناختی مؤلفههای جمعگرایی فرهنگی در اشتراک دانش دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز است. روش این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی بوده و جامعه آماری تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز که با استفاده از فرمول کوکران و شیوه نمونهگیری طبقهای متناسب 650 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه است که با استفاده از نرمافزار اس.پی.اس.اس. نسخه 22 تجزیهوتحلیل شده است. نتایج آزمون همبستگی حاکی از رابطه مثبت و معنیدار بین جمعگرایی فرهنگی با اشتراک دانش دانشجویان است. همچنین بین مؤلفههای جمعگرایی فرهنگی (جمعگرایی عمودی و افقی و فردگرایی افقی) با اشتراک دانش همبستگی مثبت و معنیداری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بعد فردگرایی عمودی رابطه معکوس و معنیداری با اشتراک دانش و ابعاد آن دارد. نتایج حاصل از رگرسیون حاکی از این است که مؤلفههای جمعگرایی فرهنگی 24 درصد از واریانس اشتراک دانش را تبیین میکند و در این میان، اهمیت جمعگرایی افقی بیش از سایر عوامل هست.
مدیریت دانش
یوسف رضا احمدی؛ امیر ذاکری؛ فاطمه رضوی؛ محمدصادق صارمی
چکیده
استفاده از سیستمهای اشتراکگذاری دانش بین سازمانی برای تقویت همکاریهای بین سازمانی امری ضروری است. سیستمها و فرایندهای اشتراکگذاری دانش، نهتنها بهواسطه عوامل فردی و سازمانی، بلکه از طریق عوامل اجتماعی، فنی و سیاسی بین سازمانی نیز به چالش کشیده میشوند. شواهد حاکی از این است که غالب پژوهشها در حوزه اشتراکگذاری ...
بیشتر
استفاده از سیستمهای اشتراکگذاری دانش بین سازمانی برای تقویت همکاریهای بین سازمانی امری ضروری است. سیستمها و فرایندهای اشتراکگذاری دانش، نهتنها بهواسطه عوامل فردی و سازمانی، بلکه از طریق عوامل اجتماعی، فنی و سیاسی بین سازمانی نیز به چالش کشیده میشوند. شواهد حاکی از این است که غالب پژوهشها در حوزه اشتراکگذاری دانش بین سازمانی تمرکز خود را بر موقعیتهایی همچون زنجیرههای تأمین تعاملی، سازمانهای مجازی و سازمانهای چندملیتی قرار دادهاند و میتوان گفت اشتراکگذاری دانش بین سازمانی در فرایندهای مشارکتی مغفول واقعشده است. این مقاله به بررسی اشتراکگذاری دانش بین سازمانی در یک سامانه مشارکتی که با هدف کاهش آسیبهای اجتماعی میان دانش آموزان مدارس با همکاری چند سازمان ذیربط فعال شده است، پرداخته است. هدف از این پژوهش، شناسایی و بررسی عوامل تأثیرگذار بر اشتراکگذاری دانش در روابط بین سازمانی مشارکتی، شامل کارکنان دانشی، همکاران، سیستم، سازمان و ائتلاف است. این پژوهش، از نوع کمی- همبستگی بوده و در آن پرسشنامهای با 44 سؤال در مقیاس لیکرت در میان کاربران سامانه نماد در استان البرز توزیع و جمعآوری شد. در مرحله تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار Smart PLS3 جهت تدوین مدل تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش تأثیر کارکنان دانشی، همکاران، سیستم، سازمان و ائتلاف بر اشتراکگذاری دانش از طریق سیستمهای بین سازمانی اشتراکگذاری دانش، مورد تأیید قرار گرفت که از این میان متغیرهای کارکنان دانشی و همکاران بیشترین تأثیر را در اشتراکگذاری دانش بین سازمانی داشتهاند و نشاندهنده اولویتهای اصلی مدیران برای بهبود کارکردهای انتقال دانش در این سامانه است.
نرگس عطریان؛ عباس درویشی؛ مهری مهدیخانی
چکیده
امروزه در اثر تغییر و تحولات پیشبینینشده محیطی و تکنولوژیکی توجه به صرفهجوییها، افزایش نوآوری و انعطافپذیری برای انواع کسبوکارها در کسب مزیت رقابتی پایدار امری ضروری است. در این میان آنچه به سازمانها در افزایش تواناییها و رویارویی با چالشها یاری میرساند، ایجاد و پرورش تیمهای مناسب و اثربخش از افراد است. هدف از پژوهش ...
بیشتر
امروزه در اثر تغییر و تحولات پیشبینینشده محیطی و تکنولوژیکی توجه به صرفهجوییها، افزایش نوآوری و انعطافپذیری برای انواع کسبوکارها در کسب مزیت رقابتی پایدار امری ضروری است. در این میان آنچه به سازمانها در افزایش تواناییها و رویارویی با چالشها یاری میرساند، ایجاد و پرورش تیمهای مناسب و اثربخش از افراد است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر عوامل شخصیتی بر انسجام تیمی کارکنان شرکت اسنوا با توجه به نقش میانجی اشتراک دانش است. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) است ازاینرو دادههای بررسیشده از طریق پرسشنامههای استاندارد عوامل شخصیتی گلدبرگ (1992)، تسهیم دانش چانگ و همکاران (2015) و انسجام تیمی وستر و ویس (1991) در میان کارکنان شاغل در شرکت اسنوا در سال 1399 و به حجم نمونه 278 نفر گردآوری و در ارزیابی الگوی پیشنهادی از نرمافزارهای SPSS و AMOS استفاده شده است. نتایج نشان داد میان چهار مورد از عوامل شخصیتی (برونگرایی، توافقپذیری، وظیفهشناسی و گشودگی نسبت به تجربه) و اشتراک دانش با انسجام تیمی کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ اما میان عامل شخصیتی (روانرنجوری) و انسجام تیمی کارکنان رابطه مثبت و معنادار وجود ندارد. مسیرهای غیرمستقیم عوامل شخصیتی نیز از طریق اشتراک دانش با انسجام تیمی در کارکنان معنادار است. لذا میتوان گفت عوامل شخصیتی در کنار سایر عوامل ازجمله اشتراک دانش، نقش کلیدی در انسجام تیمی ایفا میکنند و لزوم توجه به این عوامل در برنامههای آموزشی برای تقویت انسجام تیمی مفید است.
محمدحسین قربانی؛ جواد شهلائی باقری؛ فرزانه مظلومی؛ میعاد قاسم زاده
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تمایل به تسهیم دانش کارکنان بر حوزههای استراتژیک مؤثر فدراسیونهای ورزشهای تیمی است. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع پیمایشی بود که براساس هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان فدراسیونهایِ ورزشهایِ تیمیِ کشور (N=350) میباشند که تعداد 183 نفر با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تمایل به تسهیم دانش کارکنان بر حوزههای استراتژیک مؤثر فدراسیونهای ورزشهای تیمی است. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع پیمایشی بود که براساس هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان فدراسیونهایِ ورزشهایِ تیمیِ کشور (N=350) میباشند که تعداد 183 نفر با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونهگیری تصادفی، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری این پژوهش با اقتباس از پرسشنامههای حوزههای استراتژیک سازمان مقیمی(1394) پرسشنامه تمایل به تسهیم دانش تیلور و تاد (1995) است که روایی صوری و محتوایی (CVR) این ابزارهای پژوهش مورد تأیید اساتید و خبرگان دانشگاهی قرار گرفت. ضریب پایایی هر دو پرسشنامه بالای 7/0 بوده که نشان از پایایی قابلقبول پرسشنامههای مورد استفاده دارد. تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی همچون توزیع فراوانی و آمار استباطی و روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) انجام شده است. نتایج نشان داد تمایل به تسهیم دانش کارکنان بر حوزههای استراتژیک فدراسیونهای ورزشهای تیمی تأثیرگذار است. تمایل به تسهیم دانش کارکنان بر فرهنگ با ضریب مسیر 289/0، بر زیرساخت با ضریب مسیر 370/0، بر توانمندی با ضریب مسیر 457/0، بر منابع با ضریب مسیر 459/0، بر اطلاعات با ضریب مسیر 710/0 تأثیر معناداری دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن است مقدار GOF در این پژوهش، برابر با 0.257 است که نشان میدهد مدل پژوهش از برازش بالاتر از متوسط برخوردار است.
راضیه نظری؛ محمد رضا فرهاد پور
چکیده
هدف این مقاله بررسی رابطه بین احساس تعلق سازمانی و گرایش به اشتراک دانش در بین کارکنان کتابخانههای عمومی با توجه به نقش تعدیلکننده تحصیلات است. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی با روش همبستگی انجام شد. جامعه پژوهش کارکنان کتابخانههای عمومی استان خوزستان بود که به صورت تصادفی ساده 215 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. دادهها با استفاده ...
بیشتر
هدف این مقاله بررسی رابطه بین احساس تعلق سازمانی و گرایش به اشتراک دانش در بین کارکنان کتابخانههای عمومی با توجه به نقش تعدیلکننده تحصیلات است. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی با روش همبستگی انجام شد. جامعه پژوهش کارکنان کتابخانههای عمومی استان خوزستان بود که به صورت تصادفی ساده 215 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. دادهها با استفاده از پرسشنامه احساس تعلق سازمانی شافلی، بیکر و سالانووا (2003) و اشتراک دانش همتی (1389) گردآوری و تجزیه و تحلیل آن با استفاده از نسخه 21 بسته نرمافزاری در علوم اجتماعی انجام گرفت. یافتهها نشان داد که وضعیت مؤلفههای تعلق سازمانی (میانگین= 44/78) و اشتراک دانش (28/104= میانگین) بالاتر از حد متوسط است. همچنین، بین احساس تعلق سازمانی و گرایش کارکنان به اشتراک دانش رابطه معنیداری (001/0=sig و 816/0=r) وجود دارد و تحصیلات، رابطه بین احساس تعلق سازمانی و اشتراک دانش را تعدیل میکند. با توجه به یافته ها میتوان گفت که احساس تعلق سازمانی مؤلفهای مهم و زمینهساز گرایش به اشتراک دانش کارکنان است و سازمان میتواند با تقویت ابعاد سرزندگی، فداکاری و مجذوب شدن و شیفتگی سبب گرایش بیشتر کارکنان به اشتراک دانش را فراهم آورد.
فاطمه حمیدی؛ فاطمه نوشین فرد
چکیده
این مقاله با هدف درک عمیق از رفتار اشتراک دانش بهعنوان یک عنصر کلیدی در فرایند مدیریت دانش و عامل بقای سازمانها در عصر حاضر انجام شده است و سعی دارد با تحلیل نظریه های کاربردی در این حوزه به این موضوع بپردازد و نیز نشان دهد چگونه این نظریه ها توانسته اند پژوهشهای متمایز در زمینه اشتراک دانش را تسهیل نمایند. مقاله حاضر مروری ...
بیشتر
این مقاله با هدف درک عمیق از رفتار اشتراک دانش بهعنوان یک عنصر کلیدی در فرایند مدیریت دانش و عامل بقای سازمانها در عصر حاضر انجام شده است و سعی دارد با تحلیل نظریه های کاربردی در این حوزه به این موضوع بپردازد و نیز نشان دهد چگونه این نظریه ها توانسته اند پژوهشهای متمایز در زمینه اشتراک دانش را تسهیل نمایند. مقاله حاضر مروری نقلی است و با استفاده از روش کتابخانه ای به مطالعه انواع مقالاتی میپردازد که در داخل و خارج از کشور با اتکا به نظریه های مختلف به بررسی عوامل انگیزشی مؤثر بر رفتار اشتراک دانش پرداخته اند. پس از استخراج نظریه ها از مقالات مرتبط، تعیین شد که این نظریه ها مربوط به کدامیک از رشته های علمی هستند و قابلیت کاربرد آنها در این حوزه مشخص گردید. عوامل انگیزشی مختلف که افراد را برای انجام رفتار اشتراک دانش تحت تأثیر قرار می دهند با تحلیل نظریه هایی از رشته های روانشناسی اجتماعی، اقتصاد، علم اطلاعات و دانش شناسی و مدیریت که در مطالعات مربوط به این حوزه به کار رفته اند، موردبررسی قرار گرفتند و مشخص شد نظریه عمل منطقی، نظریه رفتار برنامهریزیشده، نظریه تبادل اجتماعی، نظریه تعادل، نظریه خودمختاری، نظریه سیگنالینگ پرهزینه و نظریه تمرکز نظارتی از رشته روانشناسی اجتماعی، نظریه وابستگی به منابع از رشته اقتصاد، نظریه وضعیت ناهمگون دانش از رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و نظریه جو سازمانی از رشته مدیریت، در حوزه رفتار اشتراک دانش قابلیت کاربرد دارند. بهمنظور تفسیر رفتار اشتراک دانش نیاز به تحلیل نظریه های کاربردی و اقتباسشده از سایر رشته ها در این حوزه بود که بتوان بینشی عمیق از قابلیت های روانی، اقتصادی، سازمانی و همچنین فردی که در نیت افراد در به اشتراک گذاری دانش تأثیرگذارند ایجاد نمود. اشتراک دانش می تواند بخش اعظم درک خود را از نظریههای روانشناسی اجتماعی به دست آورد. مفاهیمی مانند نگرش و قصد رفتاری ناشی از این نظریه ها در رفتار اشتراک دانش تأثیر میگذارد. با شناخت روابط بازگشتی بین عوامل انگیزشی مختلف سازمانی و فردی، به رفتارها و پیامدهای اشتراک دانش میتوان پی برد اینکه چگونه سازمانها میتوانند فرایندهای اشتراک دانش را با بهبود عملکرد سازگار نمایند. مدیران ارشد باید در تأمین تسهیلات، ایجاد اعتماد، تشویق و آموزش کارکنان در خصوص اشتراک دانش و منافع آن توجه جدی نموده و از آن حمایت نمایند.
مصطفی جعفری؛ پیمان اخوان؛ سید حجت الله اسحقی
چکیده
موضوع اشتراک دانش یکی از چالشهای مدیریت دانش است. با توجه به نظریه باندورا عوامل فردی و محیطی و رفتار در ارتباط متقابل با یکدیگر هستند، تأثیر عوامل محیطی و فردی بر نگرش اشتراک دانش و همچنین، تأثیر متغیر تحصیلات بهعنوان تعدیل گر بین نگرش اشتراک دانش و رفتار اشتراک دانش سنجیده شده است. از نوع کاربردی به روش پیمایشی- همبستگی است. ...
بیشتر
موضوع اشتراک دانش یکی از چالشهای مدیریت دانش است. با توجه به نظریه باندورا عوامل فردی و محیطی و رفتار در ارتباط متقابل با یکدیگر هستند، تأثیر عوامل محیطی و فردی بر نگرش اشتراک دانش و همچنین، تأثیر متغیر تحصیلات بهعنوان تعدیل گر بین نگرش اشتراک دانش و رفتار اشتراک دانش سنجیده شده است. از نوع کاربردی به روش پیمایشی- همبستگی است. جامعه پژوهش، کارکنان شرکت مهندسین مشاور اتحاد، 83 نفر بهعنوان نمونه برحسب نمونهگیری ساده با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده است، روایی همبستگی سازه با شاخصهای پژوهش از مدل روایی همگرا و واگرا با پایایی شاخصها از بارهای عاملی با مقدار 0.8، ضرایب آلفا کرونباخ و پایایی ترکیب با مقدار 0.7 به دست آمده است. یافتهها نشان میدهد سازههای مستقل (عوامل محیطی و فردی) با مقادیر آمارهی t بالاتر از 1.96 بر روی سازه وابسته (نگرش اشتراک دانش) تأثیرگذار است؛ متغیر تعدیل گر تحصیلات به مقدار 0.408 GOF= نگرش اشتراک دانش با رفتار اشتراک دانش تأثیر معکوس داشته است. نگرش اشتراک دانش بر روی رفتار اشتراک دانش تأثیرگذار است و متغیر تحصیلات با توجه به علامت بارهای عاملی آن بهطور معکوس به تعدیل رفتار میپردازد و نشان میدهد هر چه افراد تحصیلات بالاتری داشته باشند تمایل کمتری به اشتراک دانش دارند.
محمد میرکمالی؛ علی لطفی؛ محمد مهدی بابائی منقاری
چکیده
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اشتراک دانش و گرایش به نوآوری سازمانی در دانشگاه تخصصی فناوریهای نوین آمل بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و ازنظر هدف، کاربردی بود. جامعه آماری شامل کارکنان دانشگاه فناوری نوین آمل بودند. از بین جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 132 نفر از کارکنان به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اشتراک دانش و گرایش به نوآوری سازمانی در دانشگاه تخصصی فناوریهای نوین آمل بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و ازنظر هدف، کاربردی بود. جامعه آماری شامل کارکنان دانشگاه فناوری نوین آمل بودند. از بین جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 132 نفر از کارکنان به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ساختاریافته بود. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به روش گامبهگام با استفاده از نرمافزار SPSS21 تحلیل شد. یافتهها نشان داد بین اشتراک دانش و گرایش به نوآوری سازمانی رابطه وجود دارد. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که رفتار اشتراکی، تمایل به اشتراک دانش و باورهای کنترلی نوآوری سازمانی کارکنان را پیشبینی میکنند.
علی ایمان زاده؛ کبری پلنگی
چکیده
هدف کلی تحقیق حاضر بررسی رابطه بین اشتراک دانش و تعهّد سازمانی کتابداران شهر تبریز در سال 95-1394 بوده است. برای این منظور اشتراک دانش در دو بعد؛ اشتراک ضمنی دانش و اشتراک آشکار دانش و تعهّد سازمانی در سه بعد؛ تعهّد عاطفی، تعهّد مستمر و تعهّد هنجاری تعریف گردیده است. جامعه آماری تحقیق حاضر کتابداران دانشگاههای دولتی شهر تبریز در سال ...
بیشتر
هدف کلی تحقیق حاضر بررسی رابطه بین اشتراک دانش و تعهّد سازمانی کتابداران شهر تبریز در سال 95-1394 بوده است. برای این منظور اشتراک دانش در دو بعد؛ اشتراک ضمنی دانش و اشتراک آشکار دانش و تعهّد سازمانی در سه بعد؛ تعهّد عاطفی، تعهّد مستمر و تعهّد هنجاری تعریف گردیده است. جامعه آماری تحقیق حاضر کتابداران دانشگاههای دولتی شهر تبریز در سال 95-1394 بود که تعداد آنها 143 نفر است. کل اعضای جامعه بهصورت سرشماری در تحقیق شرکت داده شدند که تعداد پرسشنامههای برگشتی برابر 136 معادل 95 درصد بود. ابزار جمعآوری اطلاعات دو پرسشنامه استاندارد؛ پرسشنامه 13 گویهای اشتراک دانش وانگ و وانگ و پرسشنامه 24 گویهای تعهّد سازمانی آلن و مییر بود. آلفای بهدستآمده از این آزمون برای هر یک از متغیّرهای اشتراک دانش و تعهّد سازمانی به ترتیب برابر 81/0 و 72/0 به دست آمد. برای تجزیهوتحلیل دادههای آماری از روشهای آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. بدین ترتیب که برای طبقهبندی، تلخیص و تفسیر دادههای آماری از روش آمار توصیفی و در سطح استنباطی برای بررسی نرمال بودن متغیّرها از آزمون کلموگروف-اسمیرنف، برای بررسی رابطه بین متغیّرها در متغیّرهای نرمال از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و در متغیّرهای غیر نرمال از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و برای مقایسه متغیّر اشتراک دانش با سطح متوسط از آزمون t-تک نمونهای استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد: (1) رابطه معنادار مثبت و مستقیم بین متغیّر اشتراک دانش و ابعاد آن با تعهّد سازمانی وجود دارد. (2) میانگین نمره اشتراک دانش بالاتر از حدّ متوسط است