مقاله پژوهشی
شیرکوه محمدی؛ محسن نظرزاده زارع؛ کویستان محمدیان شریف
چکیده
امروزه تجاری شدن پژوهشهای دانشگاهی میتواند سهم بسیار زیادی در رشد اقتصادی کشورها ایفا نماید، لذا اغلب کشورها با تدوین سیاستهایی سعی در کمک به فرایند تجاریسازی تولیدات پژوهشی در نظام دانشگاهی خود، در راستای تسریع و تسهیل این مهم کردهاند؛ بنابراین، پژوهش حاضر بر آن بود تا با استفاده از رویکرد کیفی مبتنی بر روش نظریه ...
بیشتر
امروزه تجاری شدن پژوهشهای دانشگاهی میتواند سهم بسیار زیادی در رشد اقتصادی کشورها ایفا نماید، لذا اغلب کشورها با تدوین سیاستهایی سعی در کمک به فرایند تجاریسازی تولیدات پژوهشی در نظام دانشگاهی خود، در راستای تسریع و تسهیل این مهم کردهاند؛ بنابراین، پژوهش حاضر بر آن بود تا با استفاده از رویکرد کیفی مبتنی بر روش نظریه برخاسته از دادهها و از طریق مصاحبه با متخصصان حوزه تجاریسازی در آموزش عالی، ضمن شناسایی آسیبها و موانع بازدارنده سیاستگذاری تجاریسازی پژوهشها در نظام دانشگاهی ایران، رویکردی که در این سیاست بهکار گرفتهشده را شناسایی کند. براین اساس، پژوهشگران با تکیهبر طرح نوظهور بهعنوان یکی از طرحهای مورداستفاده در روش نظریه برخاسته از دادهها و با استفاده از روش نمونهگیری نظری و در نظر گرفتن اشباع نظری در دادهها، تعداد 9 نفر از صاحبنظران حوزه تجاریسازی را جهت مصاحبه بدون ساختار انتخاب نمودند. برای اعتبار یابی دادههای پژوهش، پژوهشگران از بازخورد مشارکتکننده استفاده کردند. یافتهها نشان از آن داشت که اجرای سیاستِ تجاریسازی پژوهش با آسیبها و بازدارندههایی از قبیل، فرهنگی، اقتصادی، رشته دانشگاهی، آموزشی، فرایندی، بافتاری و فردی مواجه است؛ بنابراین، با توجه به ماهیت و جنسِ موانعِ پیشِ روی، میتوان نتیجه گرفت که چرخه شوم فرم گرایی در سیاست تجاریسازی پژوهشهای دانشگاهی در ایران ریشه دوانده است.
مقاله پژوهشی
طاهره ابوالقاسم مسلمان؛ علیرضا آبیاتی؛ محمد اعظم پور افشار؛ الهام هوشمند
چکیده
هدف این پژوهش ترسیم نقشه موضوعی کووید 19 در ایران در شبکه اجتماعی اینستاگرام است. این پژوهش کاربردی و از نوع علمسنجی است. برای ترسیم نقشه از سنجههای تحلیل شبکهها اجتماعی مرکزیت، بینابینی، رتبه و روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه پژوهش اطلاعات منتشرشده در بازه زمانی یک ماه مرداد 1399 در شبکه اجتماعی اینستاگرام با محوریت ...
بیشتر
هدف این پژوهش ترسیم نقشه موضوعی کووید 19 در ایران در شبکه اجتماعی اینستاگرام است. این پژوهش کاربردی و از نوع علمسنجی است. برای ترسیم نقشه از سنجههای تحلیل شبکهها اجتماعی مرکزیت، بینابینی، رتبه و روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه پژوهش اطلاعات منتشرشده در بازه زمانی یک ماه مرداد 1399 در شبکه اجتماعی اینستاگرام با محوریت موضوعی ویروس کرونا بود که با استفاده از نرمافزار سئوتولز و افزونه فانتوم، دادههای مرتبط با نام کاربری، تعداد پستها، میانگین تعداد لایکها، هشتگهای مورداستفاده برای یک پست خاص استخراج شد. سپس با استفاده از روش مشاهده مستقیم از میان یکمیلیون پست بازیابی شده، هزار پست مرتبط انتخاب و دستهبندی شد. در گام بعدی با استفاده از شاخصهای مرکزیت شبکه و نرمافزار یوسینت، دادههای استخراجشده تحلیلشده و با نرمافزار وی.اُ. اس. ویور نقشه موضوعی ویروس کرونا ترسیم گردید. یافتهها حاکی از آن بود که هشتگهایی با موضوع علائم کرونا؛ بیماری کرونا، تجهیزات پزشکی، تغذیه در دوران کرونا، کادر درمان، درمان کرونا، استانهای درگیر بیماری و شکست کرونا جزء محبوبترین و پراستفادهترین هشتگها بودهاند. با توجه به سنجههای مرکزیت رتبه، بینابینی و نزدیکی، هشتگهای کرونا، کرونا در ایران، کرونا را شکست میدهیم، کرونا را جدی بگیریم، ماسک میزنیم و ماسک جزء پربحثترین و داغترین هشتگهای مورداستفاده بوده است. در پایان میتوان نتیجه گرفت برخلاف تأکید مردم بر اطلاعرسانی و بازنشر محتوا و اطلاعات مرتبط با کووید 19 باهدف پیشگیری و مراقبت، میزان ابتلا به بیماری افزایش یافته است؛ کاربران از اینستاگرام بهعنوان یک مجرای اطلاعاتی استفاده کردهاند؛ و میزان مشارکت و فعالیت سازمانها و مراکز بهداشتی و درمانی و متخصصان در انتشار اطلاعات و اخبار ناچیز بوده است.
مقاله پژوهشی
عباس قائدامینی هارونی؛ رضا ابراهیم زاده دستجردی؛ مهرداد صادقی؛ مجید ماهرانی برزانی
چکیده
هدف این پژوهش شناسایی الگوی ساختاری رابطه بین فرهنگسازمانی (مدل هافستد) و سبکهای رهبری (مدل هرسی و بلانچارد) با مدیریت دانش در بین اعضای هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) بود. روش تحقیق ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه اعضای هیئتعلمی دانشگاه ...
بیشتر
هدف این پژوهش شناسایی الگوی ساختاری رابطه بین فرهنگسازمانی (مدل هافستد) و سبکهای رهبری (مدل هرسی و بلانچارد) با مدیریت دانش در بین اعضای هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) بود. روش تحقیق ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه اعضای هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) به تعداد نفر 380 تشکیل دادند که از طریق فرمول کوکران تعداد 180 نفر بهعنوان نمونه از طریق روش طبقهای متناسب با حجم انتخاب شدند و ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد فرهنگسازمانی هافستد (2001)، پرسشنامه استاندارد سبکهای رهبری (مدل هرسی و بلانچارد) (1986) و پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش لاوسون (۲۰۰۳) بود. روایی پرسشنامهها بر اساس روایی محتوایی با استفاده ازنظر صاحبنظران، صوری بر مبنای دیدگاه تعدادی از جامعه آماری و سازه با روش تحلیل عاملی موردبررسی قرار گرفتند و پس از اصطلاحات لازم روایی مورد تائید قرار گرفت و از سوی دیگرپایایی پرسشنامهها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب برای فرهنگسازمانی 89/0 و سبکهای رهبری 88/0 و پرسشنامه مدیریت دانش 90/0 برآورد شد و تجزیهوتحلیل دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی مشتمل بر ضریب همبستگی پیرسون و الگوسازی معادله ساختاری (SEM) انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که فرهنگسازمانی و سبکهای رهبری با مدیریت دانش در بین اعضای هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) رابطه معنیدار دارد (p<0/05) نتایج حاصل از الگوسازی معادله ساختاری ((SEM نشان داد که فرهنگسازمانی و سبکهای رهبری بر مدیریت دانش تاثیر دارد.
مقاله پژوهشی
فرشاد پرهامنیا
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر رابطه عوامل شناختی با خلاقیت انتخاب موضوع پژوهشی با میانجیگری شدت و کیفیت اشتراک دانش در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش حاضر کاربردی از نوع پیمایشی- تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تقریباً 9000 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاههای بزرگ شهر کرمانشاه شامل دانشگاه آزاد اسلامی، ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش حاضر رابطه عوامل شناختی با خلاقیت انتخاب موضوع پژوهشی با میانجیگری شدت و کیفیت اشتراک دانش در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش حاضر کاربردی از نوع پیمایشی- تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تقریباً 9000 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاههای بزرگ شهر کرمانشاه شامل دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه رازی، دانشگاه پیام نور و دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه بود. حجم نمونه برابر 368 نفر و روش نمونهگیری بهصورت نمونهگیری در دسترس که با توجه به شیوع کووید-19 افراد بهصورت هدفمند و با توجه به هدف پژوهش انتخاب گردید. ابزار گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه 32 سؤالی در هفت خرده مقیاس شامل متغیرهای نگرش، انگیزش، آگاهی و دانش بهعنوان متغیرهای شناختی و خلاقیت در انتخاب موضوع پژوهش بهصورت محققساخته و متغیر هنجارهای ذهنی از پژوهش جیمز، تینگ و راجا (2012) مؤلفههای شدت به اشتراکگذاری دانش و کیفیت اشتراک دانش از پژوهش چیو، هسو و وانگ (2006) با تغییرات کلی انجام شد. بهمنظور تعیین روایی، از روایی محتوایی استفاده شد برای منظور تعداد چهار نفر از اعضای هیئتعلمی علوم انسانی و دو نفر در حوزه فنی و مهندسی و سه نفر در حوزه علوم پزشکی و کشاورزی خواسته شد نظرات خود را درباره پرسشنامه بیان کنند. در این پژوهش از پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که برابر 941/0 به دست آمد که نشاندهنده پایایی مطلوب پرسشنامه بود. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 23 و نرمافزار Amos انجام شد. بین عوامل شناختی شامل (نگرش، انگیزش، آگاهی و دانش و هنجارهای ذهنی) با شدت (حجم) به اشتراکگذاری دانش و کیفیت اشتراک دانش بهعنوان متغیر میانجی رابطه معناداری مشاهده شد. همچنین بین شدت به اشتراکگذاری دانش و کیفیت اشتراک دانش بهعنوان متغیر میانجی با خلاقیت در انتخاب موضوع پژوهش رابطه معناداری وجود داشت. از طرفی نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای عوامل شناختی (نگرش، آگاهی و دانش و هنجارهای ذهنی) توانستند واریانس متغیر شدت به اشتراکگذاری دانش و کیفیت اشتراک دانش را تبیین کنند ولی متغیر انگیزش در این پژوهش نقشی نداشت. متغیرهای شدت به اشتراکگذاری دانش و کیفیت اشتراک دانش توانستند واریانس خلاقیت انتخاب موضوع پژوهشی را بهصورت معناداری تبیین کنند. میتوان چنین بیان کرد که اگر دانشجویان از خلاقیت انتخاب موضوعی پژوهشی برخوردار باشند، توانایی در خلق موضوع پژوهش موفقتر خواهند بود. این موفقیت زمانی میسر خواهد شد که دانش را به اشتراک بگذارند. از جهتی اشتراکگذاری دانش متأثر از عوامل شناختی بوده که از اهمیت خاصی برخوردار است.
مقاله پژوهشی
طیبه آباش؛ فهیمه باب الحوائجی؛ داریوش مطلبی
چکیده
یکی از عواملی که منجر به موفقیت مدیریت دانش در سازمان می شود، ممیزی دانش است. در تحقیق حاضر هدف ارائه الگوی تحلیل عاملی ممیزی دانش در کتابخانه های دانشگاهی ایران بود.روش اجرای پژوهش حاضر پیمایشی-توصیفی بود و جهت بررسی روابط بین متغیرها از الگوی معادلات ساختاری بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق در بخش کمی شامل مدیران نهایی و مدیران ...
بیشتر
یکی از عواملی که منجر به موفقیت مدیریت دانش در سازمان می شود، ممیزی دانش است. در تحقیق حاضر هدف ارائه الگوی تحلیل عاملی ممیزی دانش در کتابخانه های دانشگاهی ایران بود.روش اجرای پژوهش حاضر پیمایشی-توصیفی بود و جهت بررسی روابط بین متغیرها از الگوی معادلات ساختاری بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق در بخش کمی شامل مدیران نهایی و مدیران بخش های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های وابسته به وزارت علوم تحقیقات و فناوری بود. روش نمونه گیری کتابخانه ها، با توجه به پراکندگی آن ها در کل کشور ابتدا به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و سپس به روش هدفمند کتابخانه مرکزی بزرگترین دانشگاه مرکز استان انتخاب شدند. تعداد 300 پرسشنامه در بین آنان توزیع شد که از این تعداد به 279 پرسشنامه پاسخ داده شد. برای جمعآوری دادهها در این پژوهش از مطالعات کتابخانهای به منظور جمعآوری ادبیات نظری و پژوهشی استفاده گردید و همچنین به منظور جمعآوری دادههای آماری از روش میدانی با ابزار پرسشنامه استفاده گردید.براساس یافته ها بیشترین درصد به متغیر تحلیل جریان دانش (83/47) و کمترین درصد به ترسیم نقشه دانش (57/18) اختصاص دارد.استفاده از ممیزی دانش در کتابخانه های دانشگاهی منجر به جریان دانش می شود و مدل مناسب برای این سازمانها شامل ابعاد و مولفه های ممیزی دانش است که باید راهنمای عمل مدیران کتابخانه های دانشگاهی قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
مهرداد مهرداد امیدیان باورصاد؛ فاطمه نوشین فرد؛ محمد رضا فرهاد پور
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل همکنشپذیری سیستمهای اطلاعات دانشگاهی در دانشگاه آزاد اسلامی بوده است. روش پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس روش گردآوری دادهها آمیخته با رویکرد اکتشافی است. ابتدا از روش کیفی با استفاده از مطالعات کتابخانهای و مرور پیشینههای در حوزه همکنشپذیری نسبت به استخراج شاخصهای مختلف و ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل همکنشپذیری سیستمهای اطلاعات دانشگاهی در دانشگاه آزاد اسلامی بوده است. روش پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس روش گردآوری دادهها آمیخته با رویکرد اکتشافی است. ابتدا از روش کیفی با استفاده از مطالعات کتابخانهای و مرور پیشینههای در حوزه همکنشپذیری نسبت به استخراج شاخصهای مختلف و بررسیشده در مطالعات گذشته پرداخته شده است. در مرحله دوم بر اساس دادههای گردآوریشده از مرحله کیفی، مطالعهای کمی انجام گرفت تا به تأیید و تصدیق یافتههای بهدستآمده از مرحله کیفی بپردازد. برای مطالعه اکتشافی و استخراج مقولههای مربوطه به عوامل همکنشپذیری سیستمهای اطلاعات دانشگاهی از روش فراترکیب(الگوی سندلوسکی و بارسو) استفاده شد. روش پژوهش در قسمت کمی توصیفی -پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه اساتید فناوری اطلاعات، مدیران و خبرگان حوزه سیستمهای اطلاعاتی در دانشگاه آزاد اسلامی بودند. حجم نمونه با روش نمونهگیری تصادفی ساده با فرمول کوکران 151 نفر انتخاب شد. بهمنظور گردآوری دادههای کیفی از روش کتابخانهای و برای دادههای کمی نیز از پرسشنامه محققساخته (50 گویهای) استفاده شد که گویههای آن برگرفته از نتایج تحلیل فراترکیب در مرحله اول بود. جهت تحلیل دادهها در قسمت فراترکیب از روش سندلوسکی و بارسو که و در قسمت کمی از روشهای تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل توصیفی، آزمون آماری t تکمتغیره با استفاده از نرمافزارهای SPSS و لیزرل استفاده شده است. نتایج نشان داد که شاخصهای همکنشپذیری فنی سیستمهای اطلاعاتی قابلیت تعامل و تبادل داده با سیستمهای اطلاعاتی، امکان اتصال و استفاده از سیستمهای پشتیبان تصمیم، ذخیره اطلاعات در فرمت استاندارد، امنیت مرکزی، نظارت مرکزی، پردازش یکپارچه، برقراری ارتباط آسان با سایر سیستمها، قابلیت بهرهگیری از طریق آموزشهای از راه دور هستند؛ و شاخصهای همکنشپذیری فرآیندی، سازوکار اطلاعرسانی در مورد ارائه و بهروزرسانی، سازوکار تغییر و انعطاف برای بهروزرسانی سرویس، سازماندهی پویا و انعطافپذیر، مدیریت عملکرد تغییرمحور، اندازهگیری اثربخشی و بازخورد، معماری قابل توسعه، توسعهپذیر با توجه به نیازمندیهای جدید، معماری سرویسگرا هستند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که شاخصهای همکنشپذیری معنایی، قابلیت کدینگ علائم آموزشی، قابلیت تعامل با انواع سیستمها، استفاده از اصطلاحات و کدهای استاندارد، سرویس ترجمه XML، سرویس نگاشت، فراهم ساختن فرمت پیام مشترک برای ارتباط بین سیستمهای مختلف، مسیریاب مبتنی بر محتوا، استفاده از اصطلاحات و کدهای استاندارد، توجه به درک کاربران و سیستمها در استفاده از گنجینه واژگان هستند.
مقاله پژوهشی
هدی هماوندی؛ یعقوب نوروزی؛ شاهد رشیدی
چکیده
هدف پژوهش حاضر باهدف تحلیل کیفی و کمی مطالعات مربوط به کاربرد هستیشناسیها در مدیریت دانش بهمنظور شناسایی این کاربردها و همچنین محورهای موضوعی عمده و ابعاد آنها انجام شده است. روش مطالعه پیشرو توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از روش مرور نظاممند پتیگرو و رابرت(2008) انجامشده و در آن برای تحلیل متون و مصورسازی یافتهها از ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر باهدف تحلیل کیفی و کمی مطالعات مربوط به کاربرد هستیشناسیها در مدیریت دانش بهمنظور شناسایی این کاربردها و همچنین محورهای موضوعی عمده و ابعاد آنها انجام شده است. روش مطالعه پیشرو توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از روش مرور نظاممند پتیگرو و رابرت(2008) انجامشده و در آن برای تحلیل متون و مصورسازی یافتهها از روش تحلیل محتوا با نرمافزار مکسکیودیای و دیتارپر استفاده شده است. یافتهها تحلیل مطالعات حوزه کاربرد هستیشناسیها در مدیریت دانش ضمن ارائه فراوانی موضوعات، وضعیت استنادی مطالعات و روند تغییر موضوعات در بازه زمانی بررسیشده نشان داد این پژوهشها شامل پنج محور موضوعی اصلی به این شرح هستند: ساخت و ایجاد هستیشناسی در حوزه مدیریت دانش، طراحی سیستمهای مدیریت دانش بر اساس هستیشناسی، استفاده از هستیشناسی در فرایند مدیریت دانش، نقش و همافزایی هستیشناسیها در مدیریت دانش و چالشها و رهنمودهای استفاده از هستیشناسی در مدیریت دانش. نتیجهگیری اگرچه پژوهشها به ابعاد مختلف کاربرد هستیشناسی در مدیریت دانش بهعنوان یک ابزار کمککننده برای تسهیل مراحل مختلف فرایندهای مدیریت دانش پرداختهاند، اما تمرکز اغلب مطالعات بر ابعاد نظری باعث فقدان پیوند و درک واقعی و عملی از استفاده از ظرفیتهای هستیشناسی در این حوزه شده است. اصالت اثر این مطالعه نخستین پژوهشی است که به تحلیل کیفی و کمی مطالعات حوزه کاربرد هستیشناسی در مدیریت دانش پرداخته است. نتایج آن میتواند بهمنظور توسعه هستیشناسی خاصِ این دامنه مورداستفاده قرار گیرد و با ارائه کاربردهای متصور برای هستیشناسی در دامنه مدیریت دانش، رهنمون محققان جهت استفاده از این پتاسیلها باشد.