مقاله پژوهشی
فریبا عدلی؛ معصومه لشگری؛ معصومه شیری
چکیده
هدف از این پژوهش، مطالعه روند پژوهشها پیرامون مفهوم مدیریت دانش و ارتباط مفهومی آن با حوزه آموزش، با استفاده از روش تحلیل و نقشهبرداری علمسنجی است. توصیف علمسنجی و تحلیل شبکههای اجتماعی در پایگاه دادههایWeb of Science ، طی سالهای 2000 تا 2019 انجام شده است. ساختار و الگوهای اطلاعات مبادله شده در زمینه پژوهشهای مدیریت دانش ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، مطالعه روند پژوهشها پیرامون مفهوم مدیریت دانش و ارتباط مفهومی آن با حوزه آموزش، با استفاده از روش تحلیل و نقشهبرداری علمسنجی است. توصیف علمسنجی و تحلیل شبکههای اجتماعی در پایگاه دادههایWeb of Science ، طی سالهای 2000 تا 2019 انجام شده است. ساختار و الگوهای اطلاعات مبادله شده در زمینه پژوهشهای مدیریت دانش و ارتباط مفهومی آن با حوزه آموزش و نیز تفسیر رابطه بین کلمات کلیدی بهکاررفته در پژوهشها، با بهرهگیری از نرمافزار VOSviewer استخراج و تحلیل گردید. جامعه آماری شامل 25.029 مقاله، که اغلب مقالات با میزان استناد بالا بودند، بررسی گردید. یافتههای این پژوهش نشان میدهد تعداد مقالات مدیریت دانش و ارتباط مفهومی آن با حوزه آموزش از سال 2000 تا 2018 روندی افزایشی داشته است. مقالات بیشتر در قالب مقالات مروری و مقالات پژوهشی بودند. پراستنادترین نشریات به ترتیب، نشریات کشورهای آمریکا، انگلستان و دانشگاههای کاونتری، دانشگاه تورین، دانشگاه لیورپول و دانشگاه آزاد اسلامی بودند. بیشترین همکاریهای بینالمللی در انتشار مقالات به ترتیب میان کشورها و پژوهشگران آمریکا، انگلستان، چین و ایران بوده است. در همنشینی یا Co-occurrence حاکم در کلمات کلیدی بهکاررفته در پژوهشها، مفهوم مدیریت دانش و ارتباط مفهومی آن با حوزه آموزش بیشتر با مفاهیم فناوری، مدیریت، مدیریت کیفیت جامع و نوآوری، سازماندهی، کلمه دانش و رهبری همراه بوده است. از مجموع دادههای ارائهشده میتوان دریافت که توجه به مفهوم مدیریت دانش و ارتباط مفهومی آن با حوزه آموزش در طول زمان افزایشیافته است.
مقاله پژوهشی
عبدالله جهانی پور؛ حمید رحیمی
چکیده
خلاقیت سازمانی همواره تحت تأثیر متغیرها و عوامل گوناگونی قرار داشته است. یکی از مؤلفههای اثرگذار بر خلاقیت سازمانی، فرآیندهای مختلف مدیریت دانش و پدیده رفتار شهروندی سازمانی است. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین تسهیم دانش و رفتار شهروندی سازمانی با خلاقیت سازمانی در مؤسسات آموزش عالی بود. نوع پژوهش، توصیفی-همبستگی و جامعهآماری ...
بیشتر
خلاقیت سازمانی همواره تحت تأثیر متغیرها و عوامل گوناگونی قرار داشته است. یکی از مؤلفههای اثرگذار بر خلاقیت سازمانی، فرآیندهای مختلف مدیریت دانش و پدیده رفتار شهروندی سازمانی است. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین تسهیم دانش و رفتار شهروندی سازمانی با خلاقیت سازمانی در مؤسسات آموزش عالی بود. نوع پژوهش، توصیفی-همبستگی و جامعهآماری پژوهش شامل کارکنان ستادی دانشگاه قم به تعداد 344 نفر بودند که از میان آنها با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری تصادفی ساده، 260 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها، از سه پرسشنامه استاندارد تسهیم دانش، پرسشنامه استاندارد رفتار شهروندی سازمانی و پرسشنامه محقق ساخته خلاقیت سازمانی استفاده شد. جهت سنجش روایی پرسشنامهها از روایی محتوایی و سازه استفاده گردید. پایایی پرسشنامهها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای تسهیم دانش 91/0، رفتار شهروندی 82/0، و خلاقیت سازمانی 85/0 به دست آمد. تحلیل دادهها در دو سطح توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و در سطح استنباطی(تی تک نمونهای، ضریب رگرسیون و مدل معادلات ساختاری) با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 22 و Amos گرافیک انجام گردید. یافتهها نشان داد میانگین همه مؤلفههای رفتار شهروندی سازمانی در ابعاد مختلف، بالاتر از حد متوسط و میانگین رفتار تسهیم دانش و خلاقیت سازمانی کارکنان، پایینتر از حد متوسط بود. ضریب رگرسیون نشان داد هم تسهیم دانش و هم رفتار شهروندی سازمانی قابلیت پیشبینی خلاقیت سازمانی کارکنان را دارند. ضرایب تحلیل مسیر نشان میدهد که اثرات رفتار تسهیم دانش و رفتار شهروندی سازمانی روی خلاقیت سازمانی کارکنان، مثبت و معنادار است. بر این اساس میتوان گفت لازمه بهبود خلاقیت سازمانی، گستردگی و تنوع اطلاعات موجود در افراد، تسهیم دانش و رفتار شهروندی سازمانی بین کارکنان است.
مقاله پژوهشی
مهشید التماسی؛ فاطمه فهیم نیا؛ محمد ابویی اردکان
چکیده
هدف پژوهش، بررسی خدمات و برنامههای موردانتظار کاربران از کتابخانههای عمومی از دیدگاه خود آنها و بررسی نقاط زمینهساز و عوامل مؤثر بر خواستههای کاربران بود. برای نیل به هدف این مقاله، رویکرد کیفی مدنظر بود و با توجه به تنوع فرهنگی در استانهای مختلف و نبود مدل معتبر قبلی از روش گراندد تئوری با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ...
بیشتر
هدف پژوهش، بررسی خدمات و برنامههای موردانتظار کاربران از کتابخانههای عمومی از دیدگاه خود آنها و بررسی نقاط زمینهساز و عوامل مؤثر بر خواستههای کاربران بود. برای نیل به هدف این مقاله، رویکرد کیفی مدنظر بود و با توجه به تنوع فرهنگی در استانهای مختلف و نبود مدل معتبر قبلی از روش گراندد تئوری با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده گردید. جامعه موردنظر در این بخش به دو دسته تقسیم شدند: تمامیکاربران بالفعل و بالقوه کتابخانههای هدف، کارکنان و کارشناسان: اعم از کارکنان کتابخانههای مراکز استانهای انتخابی. برای صحت نمونهگیری از استانهای مختلف نمونهای از کتابخانههای شهری و روستایی انتخاب شدند و برای تحلیل دادهها از کدگذاری آزاد استفاده شد. چالشها و خدمات کتابخانههای عمومی براساس نظر کاربران و متخصصان در دو رسته کتابخانههای روستایی و شهری گردآوری شد. خدمات موردانتظار در چهار دسته اصلی تقسیمبندی شدند: خدمات مرجع و اطلاعرسانی (شامل: اطلاعرسانی گزینشی، اطلاعرسانی مجازی ,...)؛ خدمات تفریحی و سرگرمی (شامل: کافه کتاب، تو ....)؛ آموزشوپرورش (شامل: انواع کلاس و کارگاههای مهارتی و آموزشی ,... )؛ انگیزه بخشی و جلب رضایت کاربران (شامل: انواع مسابقات علمی، هنری و فرهنگی، خدمات تخصصی کودکان و نوجوانان، باشگاههای کتابخوانی، دسترسی به اینترنت و کامپیوترهای آزاد برای عموم، تغییر محیط کتابخانه، امکانات آزمایشگاهی، تشکیل گروههای کتابخوانی و ....، خدمات مناسبتی، افزایش خلاقیت). درنهایت، مدل پارادایمی از خدمات کتابخانههای عمومی ارائه شد و براساس آن اولویت خدمات و برنامههای کتابخانههای عمومی از منظر کاربران بالفعل تعیین گردید و همچنین دلایل عدم استفاده از کتابخانهها براساس نظر کاربران بالقوه و بالفعل نیز با عنوان چالشهای کتابخانههای عمومی تحلیل شد.
مقاله پژوهشی
فاطمه دکامینی؛ محمد احسانی فر
چکیده
سنجش بلوغ مدیریت دانش اجازه میدهد شرکتهایی که در حال اجرای پروژههای مدیریت دانش هستند، فعالیتهای مدیریت دانش خود را بهصورت جامع ارزیابی کنند و بهصورت سیستماتیک و نظاممند جایگاه و موقعیت خویش را در مدیریت دانش تشخیص دهند و دقیقاً موانع پیشرفت را شناسایی و تغییرات و تنظیمات لازم را اجرا و منابع موردنیاز برای رسیدن به مراحل ...
بیشتر
سنجش بلوغ مدیریت دانش اجازه میدهد شرکتهایی که در حال اجرای پروژههای مدیریت دانش هستند، فعالیتهای مدیریت دانش خود را بهصورت جامع ارزیابی کنند و بهصورت سیستماتیک و نظاممند جایگاه و موقعیت خویش را در مدیریت دانش تشخیص دهند و دقیقاً موانع پیشرفت را شناسایی و تغییرات و تنظیمات لازم را اجرا و منابع موردنیاز برای رسیدن به مراحل بعدی را تعیین کنند. لذا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیر بلوغ مدیریت دانش بر کیفیت خدمات در بانک پارسیان انجام شده است. با توجه به ارائه مدلی بهمنظور ارزیابی تأثیر بلوغ مدیریت دانش بر کیفیت خدمات در بانک پارسیان با استفاده از محیط معادلات ساختاری در نرمافزار AMOS، در پژوهش حاضر از متدلوژی پژوهشی ترکیبی استفاده شد. روش گردآوری اطلاعات، مطالعه موردی مستندات و روش کتابخانهای بود. جامعه آماری، یک نمونه 221 نفری از مدیران و کارشناسان بانک پارسیان بود. پژوهش دو پرسشنامه داشت، اولین پرسشنامه، پرسشنامه محققساخته بلوغ مدیریت دانش در بانک پارسیان و پرسشنامه دوم، پرسشنامه کیفیت خدمات بانکی بود. جهت تجزیهوتحلیل اطلاعات بدست آمده نیز از ابزار بومیسازی مؤلفههای پژوهش، آمار توصیفی و همچنین آمار استنباطی استفاده گردید. در محاسبه ضریب پایایی ابزار اندازهگیری نیز از آلفای کرونباخ استفاده شد. پس از بررسی مدلهای پیشنهادی برای سنجش بلوغ مدیریت دانش و کیفیت خدمات بانکی، به بررسی اثر بلوغ مدیریت دانش بر کیفیت خدمات بانکی در بانک پارسیان پرداخته شده است. بدین منظور، مدل معادلات ساختاری بین بلوغ مدیریت دانش و کیفیت خدمات بانکی برازش میگردد. نتایج نشان داد میزان بلوغ مدیریت دانش بر کیفیت خدمات اثر مثبت و معنیداری دارد. از بین متغیرهای تعیینکننده بلوغ مدیریت دانش، دسترسی به دانش و تجربیات، فرآیندهای سازمانی، مهارت کارکنان، انگیزه افراد، ثبت تجارب کارکنان، بازیابی دانش و مبادله دانش بر بلوغ مدیریت دانش اثری مثبت و مستقیم داشته و مدیریت سازمان، سیستمهای سازمان و فناوری اطلاعات و فعالیت دانش تیمی اثر معکوسی بر به بلوغ رسیدن مدیریت دانش در سیستم داشتهاند.
مقاله پژوهشی
شهاب بهرامی؛ محمد سعید کیانی
چکیده
مطالعه حاضر نقش میانجی هویت سازمانی را در رابطه بین رهبری اخلاقی بر آوا و رفتار شهروندی مورد بررسی قرار داده است. پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی و از نظر جمع آوری اطلاعات از نوع پژوهشهای توصیفی _ همبستگی بود. جامعه پژوهش تمــامی کارکنــان ادارات کــل ورزش و جوانــان استانهای غرب کشور در سال 1397 بـود. از تحلیل عاملی ...
بیشتر
مطالعه حاضر نقش میانجی هویت سازمانی را در رابطه بین رهبری اخلاقی بر آوا و رفتار شهروندی مورد بررسی قرار داده است. پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی و از نظر جمع آوری اطلاعات از نوع پژوهشهای توصیفی _ همبستگی بود. جامعه پژوهش تمــامی کارکنــان ادارات کــل ورزش و جوانــان استانهای غرب کشور در سال 1397 بـود. از تحلیل عاملی در این پژوهش استفاده شده که حجم نمونه بر اساس آن 168 نفر به دست آمدکه برای اطمینان از نمونه گیری 210 پرسشنامه جمعآوری شد. به منظور جمعآوری دادهها از 4 پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی صوری توسط 10 تن از اساتید مدیریت ورزشی و روایی سازه آزمون با استفاده از نرم افزار smart pls مورد تأیید قرار گرفت. روایی همگرایی نیز بزرگتر از 5/0 بود. میزان پایایی برای کلیة متغیرهای پژوهش بیشتر از7/0 بود. جهت آزمون فرضیهها از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. تحلیل دادههای پژوهش با استفاده از نرم افزارهای plsو Spss انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل یافتهها نشان داد که رهبری اخلاقی بر افزایش هویت و رفتار شهروندی به طور مستقیم اثرگذار بود. متغیرهای هویت و رفتار شهروندی از نگـرش اعـضای سـازمان تـأثیر میپذیرند و ناشی از دیدگاهی است که فرد نسبت به سازمان به دست میآورد؛ بنابراین رهبران سازمان باید به برقراری انصاف و عدالت در سازمان توجه نمایند و اخلاق را در سازمان برقرار نموده و تأثیری مثبـت در ایجـاد جهتگیری منطقی نسبت به هویت و افزایش رفتار شهروندی داشته باشند.
مقاله پژوهشی
مهناز خداداد؛ فهیمه باب الحوائجی؛ عصمت مومنی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی پیادهسازی مدیریت دانش در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش آمیخته با دو روش کمی و کیفی بود. ابزار گردآوری داده در بخش کمی و کیفی، پرسشنامه محققساخته با استفاده از شاخصهای مدل پایههای ساختمان پروبست بوده است. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل 21 نفر ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی پیادهسازی مدیریت دانش در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش آمیخته با دو روش کمی و کیفی بود. ابزار گردآوری داده در بخش کمی و کیفی، پرسشنامه محققساخته با استفاده از شاخصهای مدل پایههای ساختمان پروبست بوده است. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل 21 نفر مدیران و متخصصان دانش و کارشناسان خبره حوزه هنری و در بخش کمی شامل کارشناسان شاغل در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی شامل 350 نفر بر اساس جدول مورگان به تعداد 134 نفر که به روش هدفمند انتخاب شدند. در پژوهش حاضر با توجه به نتایج سه راند دلفی هفتاد مقوله در 8 شاخص شناسایی، اکتساب، توسعه، توزیع، حفاظت، استفاده، اندازهگیری و اهداف دانش با نظر خبرگان و متخصصان شناسایی شد. خلاصه آماری برحسب درجه اهمیت 8 شاخص مدیریت دانش نشان داد که شاخص اهداف دانش با میانگین کل 62/4، شاخص توسعه دانش با میانگین کل 26/4، شاخص توزیع دانش با میانگین کل 18/4 و شاخص حفاظت دانش با میانگین کل 17/4 بالاترین میانگینها را کسب کردهاند. شاخص شناسایی دانش، حفاظت دانش و اکتساب دانش بهطور اجماع قوی هماهنگ است. یافتههای بخش کمی نشان داد که شاخص شناسایی دانش، اکتساب دانش، توسعه دانش، توزیع دانش، حفاظت دانش، استفاده دانش، اندازهگیری دانش، بهطورکلی در مدیریت دانش حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی با میانگین 2/55 پایینتر از حد متوسط بودهاند. در صورت پیادهسازی نظام مدیریت دانش با تأکید بر مدل پایههای ساختمان دانش در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، مدل مذکور میتواند در کلیه واحدهای حوزه هنری به کار گرفته شود تا از طریق شناسایی دانش در داخل سازمان و خارج از سازمان و بحث و تبادل دانش بین تأمینکنندگان دانش در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی صورت پذیرد، اکتساب دانش، پیادهسازی مدیریت دانش جهت بهبود روند فعالیتهای این سازمان، با توجه به اینکه توسعه دانش از طریق فرآیند یادگیری آموزش باشگاه مکتب مهر و ارزیابی کاربران نسبت به کیفیت خدمات در واحد هنری، و فرایند یادگیری دانش و ایجاد سامانههای تعاملی مدیریت اطلاعاتی مناسب در حوزه هنری مشهود نیست. در بخش توزیع دانش از طریق برگزاری نمایشگاههای داخلی و خارجی در بخش حفاظت دانش از طریق تأکید بر ایجاد و نگهداری پایگاه دانش (مانند سوره مهر)، استفاده دانش از طریق ایجاد ساختار گروه بحث، شبکههای اجتماعی و اینترانت بهمنظور استفاده دانش (مانند اتوماسیون، سامانه جشنوارهها)، اندازهگیری دانش از طریق ایجاد فرهنگ سازمانی و مستندسازی مستمر اطلاعات و دانش مهارت کارکنان و رسمیت بخشی به دانش سازمانی دعوت از صاحبان دانشهای مرتبط با فعالیتهای شرکت جهت حضور و ارتباط کارکنان با آنها.
مقاله پژوهشی
درنا رضانیا؛ مجید رضا مقنی پور؛ سید جواد ظفرمند
چکیده
مطالعۀ روند تولید مقالات علمی در هر حوزۀ دانشی، از یکسو میتوانند تصویری شفاف از خط سیر علمی یک نشریه ارائه دهد و از سوی دیگر، شکافها و خلأهای پژوهشی را در آن حوزه، شناسایی نماید. در این میان بررسی پژوهشهای انتشار یافته در حوزۀ گردشگری، میتواند درک صحیحی از رویکردهای نظری، روشها و تکنیکهای مورد استفادۀ محقق و چگونگی ...
بیشتر
مطالعۀ روند تولید مقالات علمی در هر حوزۀ دانشی، از یکسو میتوانند تصویری شفاف از خط سیر علمی یک نشریه ارائه دهد و از سوی دیگر، شکافها و خلأهای پژوهشی را در آن حوزه، شناسایی نماید. در این میان بررسی پژوهشهای انتشار یافته در حوزۀ گردشگری، میتواند درک صحیحی از رویکردهای نظری، روشها و تکنیکهای مورد استفادۀ محقق و چگونگی پیشرفت نظری و روشی در این حوزه را فراهم سازد و اطلاعاتی مستند در خصوص سیر تحول و روند انجام این پژوهشها در طول یک دورۀ زمانی مشخص ارائه دهد؛ ضمن آنکه چشماندازی شفاف در زمینۀ محدودیتها، آسیبها و موارد نیازمندِ توجه بیشتر را، برای پژوهشگران و نیز مدیران و برنامهریزان این حوزه فراهم میآورد. مسئلۀ اصلی این پژوهش، شناخت مقالات علمی منتشر شده در نشریۀ «مطالعات مدیریت گردشگری» برمبنای چهار مؤلفۀ: ویژگیها و الگوی مشارکت نویسندگان، ویژگیهای روششناسی، استنادی و عملکردی مقالات بود. روش پیشبرد پژوهش توصیفی بوده و به طور خاص از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جمعآوری اطلاعات بصورت کتابخانهای و شیوۀ تحلیل آنها کمّی بود. نمونههای مورد مطالعه تعــداد 219 مقاله (N=219)، شامل کلیۀ مقالات انتشار یافته در نشریۀ مطالعات مدیریت گردشگری، طی سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۸ در ۸ دوره و ۳۲ شماره( ۴۸-۱۷) بود. نتایج این پژوهش ضمن ارائه تصویری روشن از الگوهای مشارکتی نویسندگان و نیز ویژگیهای روششناسی، عملکردی و استنادی مقالات، خط سیر و روند ثبات یا تغییرات به وجود آمده در هر یک از الگوها و ویژگیهای مورد مطالعه در این نشریه را طی هشت سال، آشکار نموده است.